« حکمت سیاسی انوشیروان در بیان فردوسی» «تدبیر کشورداری»
« حکمت سیاسی انوشیروان در بیان فردوسی» «تدبیر کشورداری» اگر پادشاه را بود پیشه دادبود هر کس از داد شاداز امروز، کاری به فردا مَمانکه داند که فردا چه گردد زمانگلستان که امروز باشد به بارتو فردا چنی گل نیاید به کاربدان گه که یابی تن زورمندز بیماری اندیش و درد و گزندپس زندگی یاد کن روز مرگچنانیم با مرگ چون باد و برگهر آن گه که در کار سستی کنیهمه رای ناتندرستی کنیچو چیره شود بر دل مرد رشکیکی دردمندی بود بیپزشکدل مرد بیکار بسیار گویندارد به نزد کسان آبرویوگر بر خرد چیره گردد هوانخواهد به دیوانگی گوابه کژی...