گمشده ی ما آینده نگری!/محمد همتی
- شناسه خبر: 14470
- تاریخ و زمان ارسال: 7 خرداد 1403 ساعت 12:11

حکمرانی مطلوب و توسعه محور آن است که توانایی دیدن تغییرات آینده را داشته باشد. بارش ذهنی و آینده نگری، جوامع بشری را از تعصب به تعقل سوق داده و نابینایی و بی بصیرتی نسبت به آینده را برطرف می سازد
آنهایی که توانایی دیدن تغییرات را ندارند فقط می توانند همدیگر را ببینند. بنابر این به جای حمله به مشکلات با یکدیگر میجنگند!
به گفتهی رابرت تی. کیوساکی در کتاب شانس دوم: «در این نوع نگرش رهبران وعده های زیادی میدهند که: شغل های زیادی بوجود آورند، به کارگران
و آموزش آنها بپردازند، پول زیادی را برای پروژه های زیر بنایی صرف کنند.
روش نوین آموزش مدارس را بوجود آورند، دستمزدهای کم را بالا ببرید، مالیات های کسب و کارها را کاهش دهند، کمک مالی به بانک ها را متوقف کنند، از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیرند و این فهرست همچنان ادامه دارد. آنها می خواهند با این حرف ها به ما ثابت کنند که افرادی آگاه و آینده نگر هستد و ما را از مشکلات و سختی ها بیرون میکشند، اما واقعیت چیز دیگری است در دنیای واقعی فقط کوری عصاکش کور دیگر میشود !
توانایی دیدن و بخصوص آینده نگری یعنی دیدن تغییراتی که نمی توانیم ببینیم ، بزرگترین چالش عصر اطلاعات است. در عصر دیجیتال سرعت تحولات علمی در کوتاه ترین زمان ممکن اتفاق میافتد. اقتصاد بدون مرز – فرهنگ و سیاست بدون مرز و رفتارهای اجتماعی به شدت تحت تأثیر یکدیگر قرار میگیرند.
به گفته ی شهید مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان باید اندیشه و ذهن خود را برای این تغییرات آماده کرد در غیر این صورت همه این تغییرات را دشمن خود و عقاید خود دانسته و به مبارزه با آن بر میخیزیم .
وقتی جهانی شدن در عرصه های مختلف را نپذیریم و برای آینده در عرصه های توسعه اینترنت و هوش مصنوعی، رباط ها و شهرهای هوشمند و فضایی ، برنامه ای نداشته و در انتظار تحولات دنیای فرا دیجیتال بوده و صرفا کپی برداری محدود نمائیم، در گذشته ی خود می مانیم و به جای مبارزه با تجحر و ارتجاع و عقب ماندگی دائماً با یکدیگر سر ستیز داریم که این غرب زده بود و آن لیبرال و…
تغییرات دنیای جدید ما را با خود می برد و این سنت قطعی تحولات تاریخی و اجتماعی است. تصور ما این است که همه دنیای مدرن نشسته است و برای نابودی فرهنگ، دیانت و سیاست کشور توطئه میکند!
«جنبش خزینه» در زمان پهلوی اول برای مبارزه با ورود دوش حمام و مقابله با مظاهر تمدن غرب برپاشد. همانگونه که با بانک، قرنطینه، واکیناسیون ،برق ، شناسنامه ، قطار، تلویزیون، رادیو، ماهواره،مدرسه و … مبارزه می کردند چون به یک باره در برابر تغییراتی قرار می گرفتند که هضم آن برایشان ممکن نبود!
«جنبش خزینه» نیز مقاومت برخی متشرعین و علمای ساده اندیش بود که دوش را عامل غرب گرایی می دانستند و تحلیل می کردند که آب کُر باید سه وجب و نیم در سه وجب و نیم باشد و با اعتقادات ما همخوانی نداشته و آن را ویران می کردند.
در عصر انفجار اطلاعات انسانها و شغل ها در حال تغییر و جایگزین شدن هستند همانگونه که حرفه ها و شغل های یکصد سال پیش با مشاغل نو در عرصه های مختلف قابل مقایسه نیست و آنها را باید در موزه ها یافت. آیا مدارس و مراکز علمی را برای این دنیای بدون مرز آماده کرده ایم؟ اگر آماده نکرده باشیم قطعا چون گذشته، آنها دشمن ما خواهند بود زیرا اندیشه و اعتقادات ما را پر نمی کنند بلکه اشغال خواهند کرد. روزی به بازار شهر می رفتید چلنگرها، پالان دوزها، نعل بندها، علوفه فروشی ها،اسب ها، قاطرها، گاریها را میدیدید و امروز پارکینگ ها، تعویض روغنی ها، آپاراتی ها، پمپ بنزین ها …. آیا ما تغییرات را ایجاد کردیم یا تحولات صنعتی و علمی، تغییرات را به سوی ما آوردند! بسیاری از دشمن سازی ها محصول درک نکردن آینده است. زیرا نمی توانیم در ساختن آینده نقش اساسی ایفا کنیم !
دوچرخه سواری در زمان احمد شاه قاجار وارد ایران شد. برخی آن را حرام دانسته ، زیرا معتقد بودند که اجنه آنها را هدایت می کنند وهنو ز دغدغه دوچرخه سواری وموتور سواری بانوان را داریم ! قطاررا خردجّال دانسته و شیشه های آن را می شکستند، هنوز هم از برخی متشرعین این سخنان آشنا را می شنویم که هاشمی غرب گرا بود و روحانی لیبرال و این مذاکره کننده آمریکایی است و این پلید است وآن مطرود و رد صلاحیت و…
ضرورت رسیدن به عقلانیت و گذار از باورهای تمامیت خواهانه ودرک ذهنی آینده
برای همگان لازم خواهد بود.
هنوز چالش ما تعطیلی پنجشنبه ها است یا شنبه ها و تشبه به کفار !
هنوز در حذف یکدیگر لحظه شماری می کنیم و گرفتار هنوزهای بسیاری «در حال» مانده ایم باید گذر از پوست کنیم، تا مغز خردورزی ، عقلا نیت و آینده نگری را ببینیم…