هوشیاری و عمل امروز می تواند فردا را بسازد
- شناسه خبر: 15171
- تاریخ و زمان ارسال: 21 مهر 1403 ساعت 12:41

گفت بنویس و من هم گفتم بسم الله. زمزمه کرد: به نام خدا ! بخوانید و بدانید حرف به حرف این نوشته از سر درد است. پس بیگانه نپندارید. بسان آژیر بدانید که به هشدار، صدا و نور را توامان به حرکت در می آورد. هشدار به این که اگر همین امروز هوشیاری را افزون نکنیم، فردا فرصت حسرت کشیدن هم شاید برای مان نماند، اما هوشیاری و عمل امروز می تواند فردا را بسازد و بسان ادامه موفق تر امروز در تقویم جمهوری اسلامی به عزت رقم بزند. هشدار من برای جنگ نیست که هشت ساله اش را با سر فرازی به پایان بردیم. حتی از تحریم هم نیست که با همه ی مشقت هایش همنفس هر روز ماست. البته باید بر اولی راه بست و دومی را با تدبیر – چون گره از دست و پای اقتصاد باز کرد خطری که به گمان من کلان تر از این دو، خود را می نمایاند، ماجرای مدام در افزایش تفکر به ظاهر انقلابی و اهالی آن است. حال که میدان را از دست رفته می دانند می خواهند بدون جنگ کشور را به سرزمین سوخته بدل کنند.
ماجرا همان حکایت دیگی است که برای مان نمی جوشد پس… این نگاه را در رفتار و گفتارشان دیده ایم که می گویم، این قبیله را از امروز نمی شناسیم بلکه شناخت ما شناسنامه ای به عمر انقلاب دارد.
راوی، رفاقت دیرینه با من دارد. از بچه های جبهه است. از کسانی که در جنگ یک شبه مرد شده اند و مردانه هم پای آرمان های شهدا ایستاده اند. کلماتش بوی صفا و صداقت داشت. در اینجا با مکثی کوتاه سخنانش را پی گرفت و گفت: رهبران این نگاه را من در جنگ هم تجربه کرده ام که در آن زمان تحلیل می کردند با یک گام و یک حمله، ما به بصره و یا نزدیک بغداد می رسیم. پشت این بلند پروازی شان یک ایدئولوژی فرا زمینی بود که به واقعیت های روی زمین تناسبی نداشت و بالنتیجه نمی توانست روی زمین هم دستاوردی داشته باشد.
که آنان در ذهن داشتند. آن روزها گذشت اما این ذهنیت دارد به تکرار، بوته های همان نگرش را پرورش می دهد. امروز همه ی ایران در معرض خطرهای آن نوع نگاه است. نشانه های آن در نسلِ جوانِ پرورش یافته توسط همان گروه می شود مشاهده کرد.
هر چند بسیاری از جوانان دیری است سفره ی خود را از ما جدا کرده اند! همان جوانان مورد نظر – تحلیل هایی دارند که بن مایه آن القائات حاملان همان تفکر پیش گفته است. آنان به دلیل نزدیکی به مراکز تصمیم گیر و داشتن رسانه های رسمی و مجازی و تریبون های پُرشمار – صدایی بلند و مؤثر دارند، اما توهمی که در نگاه دارند قدرت ما را نه تنها منطقی نمی کند که تعریف از مفاهیم را هم دچار تغییر می کند. از جمله برای قدرت و یک معادل را می شناسند به نام موشک و لاغیر، حال آن که قدرت را یک پایه در تسلیحات است و ده ها پایه دیگر دارد که در زمین اقتصاد و فرهنگ و ….. جا می گیرد.
بگذریم، فهرست کردن برخی از پندارهای اعلام شده شان را به یاد داریم که گفتند با توجه به جنگ روس و اوکراین و … برجام را قبول نکنیم و کش دهیم تا اروپا خود به زمین سخت بخورد و آنها خودشان برای مذاکره پا پیش بگذارند!
گفتند آمریکا رو به اضمحلال است و در جنگ روسیه و اکران فلان شده است گفتند آمریکا خود نیاز دارد به برجام بر می گردد. گفتند با جنگ های نا متقارن و توسط یمن، حزب الله و … آمریکا را مستاصل کنیم که خود آمریکا گام به مذاکره بگذارد. تحلیل می کردند که با یک میلیون تومان کار تولید می کنیم. اما هزاران نفر را بیکار کردند. گفتند رشد 8 درصدی ایجاد می کنیم اما … نتایج را دیدیم. پس یادمان باشد و مسئولان محترم هم حواس شان جمع باشد که این جماعت که با رأی مردم از در رانده شده اند از پنجره ی وفاق بر نگردند. حرف از حذف نمی زنیم اما بر عقلانیت در تصمیم گیری و اجرا تاکید داریم .