نگاه روز | 1401/10/20
- شناسه خبر: 2318
- تاریخ و زمان ارسال: 27 دی 1401 ساعت 1:47
نگاه روز | 1401/10/20
یک گفتوگو
و چند نکته
این دو مورد را بهعنوان مقدّمه داشته باشید تا برسیم به اصل موضوع این یادداشت:
نخست نقل به مضمون نقد مصلحت در مقابل حقیقت زندهیاد دکتر علی شریعتی است که این روزها، برخی، در جایگاه بانی فکری این انقلاب، به نقدش کشیدهاند. ایشان در مورد نقد مصلحت که بسیار مردود میدانست میگفت: اقدام دربارهی فلان موضوع و گفتن نقد و بیان اعتراض، از زبان شما و با قدم و قلم شما خیلی بجا و خوب است امّا برای ما چنین قلم و قدمی مصلحت نیست.
و دوم، حکایت «ژوزئه دوکاسترو»، پزشک، متخصّص تغذیه، گرسنگی شناس برزیلی و رئیس پیشین سازمان خواروبار جهانی است که در راه مبارزه با گرسنگی به ایران هم آمده بود وضمن آنکه قورمهسبزی و باقالاپلو ایرانی را خورده بود به دانشگاه تهران میآمد و از عوارض و پیامدهای گرسنگی سخن میگفت و به قول خود حق مطلب را ادا میکرد.
امّا اصل موضوع، بیان چند نکته است دربارهی گفتوگوی سردار قالیباف، رئیس اسبق نیروی انتظامی تهران در واقعهی سال ۱۳۷۸ کوی دانشگاه تهران و شهردار پیشین پایتخت و رئیس کنونی مجلس قانونگذاری شورای اسلامی ایران با برنامهی تلویزیونی «ملک سلیمان» که از قضا بسیاری از مشکلات فرهنگی و سیاسی، اجتماعی ایران کنونی در همین چند نکته است:
نخست، عذرخواهی در برابر اشتباهات است که آن را بر مقصّران فرض میداند و مثال هم میآورد که اگر درمورد «فردی» به زبان آورده میشد، بهزعم ایشان، لابد اینهمه مصیبت بر جامعه عارض نمیشد و علاوه نمود که عذرخواهی شفاهی هم کفایت نمیکند و این، جبران خسارت است که عذرخواهی واقعی است. به قلم سردبیر
این دو مورد را بهعنوان مقدّمه داشته باشید تا برسیم به اصل موضوعاین یادداشت: نخست نقل به مضمون نقد مصلحت در مقابل حقیقت زندهیاد دکتر علیشریعتی است که این روزها، برخی، در جایگاه بانی فکری این انقلاب، به نقدش کشیدهاند.ایشان در مورد نقد مصلحت که بسیار مردود میدانست میگفت: اقدام دربارهی فلانموضوع و گفتن نقد و بیان اعتراض، از زبان شما و با قدم و قلم شما خیلی بجا و خوباست امّا برای ما چنین قلم و قدمی مصلحت نیست. و دوم، حکایت «ژوزئهدوکاسترو»، پزشک، متخصّص تغذیه، گرسنگی شناس برزیلی و رئیس پیشین سازمانخواروبار جهانی است که در راه مبارزه با گرسنگی به ایران هم آمده بود وضمن آنکه قورمهسبزیو باقالاپلو ایرانی را خورده بود به دانشگاه تهران میآمد و از عوارض و پیامدهایگرسنگی سخن میگفت و به قول خود حق مطلب را ادا میکرد. امّا اصل موضوع، بیان چند نکته استدربارهی گفتوگوی سردار قالیباف، رئیس اسبق نیروی انتظامی تهران در واقعهی سال۱۳۷۸ کوی دانشگاه تهران و شهردار پیشین پایتخت و رئیس کنونی مجلس قانونگذاریشورای اسلامی ایران با برنامهی تلویزیونی «ملک سلیمان» که از قضابسیاری از مشکلات فرهنگی و سیاسی، اجتماعی ایران کنونی در همین چند نکته است: نخست، عذرخواهی دربرابر اشتباهات است که آن را بر مقصّران فرض میداند و مثال هم میآورد که اگردرمورد «فردی» به زبان آورده میشد، بهزعم ایشان، لابد اینهمه مصیبتبر جامعه عارض نمیشد و علاوه نمود که عذرخواهی شفاهی هم کفایت نمیکند و این،جبران خسارت است که عذرخواهی واقعی است. و حال برمیگردیم به مضامین مقدمه که ارتباطی مستقیم با بیانعبارات و نقد رئیس مجلس دارد. امّا لازمهی عمل به این توصیهها و تأکید، اوّل، مستلزمپذیرش این واقعیّت است که بدون آنکه نامی از تفکیکاش بیاوریم، به تقریب، درتمامی امور کشور، متاسفانه شهروندی را درجهبندی کردهایم حتی در داوریها هم ونیز تقسیم سهام و غنایم و مصادر و پستها و مشاغل و امتیازات و… که عنوان خودی وغیرخودی، نمونهی بارز و برآمدهی این تفکّر و تلقّی است. بهعنوان مثال، خود رئیسمجلس، حتی حاضر نیست نام این دختر مظلوم را بدون مرحوم و زندهنام و زندهیادبیاورد و از کلمهی «فردی» استفاده میکند. درحالیکه اگر فرزند خودشانبود بهعلّت منسوب بودن به شهروند درجهیک و «خودی»، نوع عمل و گفتار ودرود و تمجید متفاوت بود چنانکه در آن واقعهی شوم کهریزک اگرفرزند آن شخصیّت خاص،جان خود را از دست نمیداد و پدر بزرگوارش از زمرهی خودیها نبود، استنباط واستنتاج نوع دیگری بود. اینجاست که باید گفت علیرغم آن تمثیل حکمی،» مرگاغنیا و منسوبان شان هم صدادار است!» و دوم، نوع عذرخواهی است که بکلّی درفرهنگ ما، صورت فرعی و اصلی آن نیز پاک شدهاست و قضیّه، «هر آنچه خسرو کند،شیرین بود» حاکم است و این برمیگردد به همان درجهبندی شهروندی در بیان وعمل ما. چون در فرهنگ عذرخواهی، کنارهگیری از مقام با مسند هم ضمیمه است. اینجاستکه قالیباف اگر مقصودش همین باشد، جبران خسارتش، اوّل واگذاری قدرت است و دوم در جایگاهمجرم در مقابل قاضی مستقل، قاطع و شجاع نشستن است و قبول سهلانگاری و جرمی که درحیطهی مسئولیتش صورتگرفته؛ یعنی، همان گریهای است که بر امام علی (ع) در مقابل-به ستم بیرون آوردن خلخالی از پای زن یهودی عارض شد بدان معنا که در نظام اسلامیهیچ تفاوتی میان سید قریشی و سیاه حبشی نیست. و امّا یک سوال از رئیس خانهی ملّت در جایگاه نمایندهی مردم بهاینکه در این جایگاه خطیر که به امانت گرفته و به استناد قانون اساسی، نمایندهیهمان «فردی» هم هست، چه اقدام عملی در دادخواهی و خونخواهی این»فرد» در مقابل مقصران که هنوز هم با فضاسازی خود را محق چنین اقدامنادرست و خونریز میدانند و مبرا از هر پرسش و بالای چشمت اَبروست، صورت دادهاست؟ و در مسئولیتهای پیشین چه؟ آیا در آنهمه سالها، موردی پیش نیامده کهمستلزم عذرخواهی، حتّی به صورت شفاهی باشد؟ به قلم سردبیر