نگاه روز | 1401/10/19
- شناسه خبر: 2108
- تاریخ و زمان ارسال: 28 دی 1401 ساعت 1:54
محمد همتی
اندیشه سیاسی یک قهرمان
- آسیبی که نخبهکشی و حذف منتقدین به جوامع بشری وارد میکند از هر جنگی ویرانگرتر خواهد بود. جاذبهی بینهایت و دافعه در حد ضرورت در حدّ شعار باقی میماند. بارها اشاره داشتهام که با این تفکّر وحدت ملّی و اقتدار سیاسی و اقتصادی بوجود نیامده و سرکوب و خشونت عریان به بیاعتمادی جامعه و چندقطبی شدن ملّت دامن میزند.
- ارزش بازیکنان تیم ملی برزیل در جامجهانی قطر ۹۰۰ میلیون دلار و اسپانیا ۷۰۰ میلیون دلار بود و تیم ملی ایران کمتر از ۲۰ میلیون دلار است. رونالدو با سالانه ۲۰۰ میلیون دلار به النصر عربستان میپیوندد و مسی با داشتن ۳۰۰ میلیون فالوور برای هر تبلیغ حدود ۲ میلیون دلار دریافت میدارد. مارادونا به کوکائین مبتلا ولی به دلیل اسطوره بودن، همچنان جایگاه او برای کشورش حفظ میشود و با انتقاد از حاکمیت باهنر تخریب به کنار زده نمیشوند! چرا ما با اسطورههای خود اینچنین رفتار میکنیم؟!
امیررضا خادم، علی دایی و… الگوی جوانان در عرصه جوانمردی و ورزش میباشند به متاعی اندک آنها را نفروشیم و صداوسیما را مکان اختلاف افکنی نکنیم. در هیچ کشور آزاداندیشی با عالمان، سیاستگران، هنرمندان و اسطورههای ورزشی خود اینگونه رفتار نمیکنند. چرا معیشت مردم را به سیاست خودساخته گره زده و به شخصیت امثال امیر رضا خادم اهانت و از کار برکنار میکنیم؟ قهرمانان در تاریخ نمیمیرند امّا عمر سیاسی سیاستگران ناشی و نالایق روزی به پایان میرسد. - به مناسبت پنجاهوپنجمین سالمرگ جهان پهلوان تختی از اندیشه سیاسی او سخن میگوییم. مردی که از خانوادهی فقیر در قلوب مردم راه یافت. پدرش با داشتن یخچال طبیعی امرار معاش میکرد و پساز تعریض خیابان و خراب شدن آن به ورشکستگی رسید بهطوریکه فرزند نوجوانش غلامرضا تختی چند شب را در خیابان خوابید، امّا مردان مرد را سختی روزگار نمیشکند و اینچنین شد که تختی بزرگ، در سن ۲۱ سالگی نایبقهرمان کشتی آزاد جهان میشود و چهار بار در المپیک شرکت میکند که حاصل آن یک مدال طلا، دو نقره و یک عنوان چهارمی را کسب میکند.
- تختی در سال ۱۳۳۰ با ورود به حزب زحمتکشان ملّت ایران فعالیّت سیاسی خود را آغاز میکند امّا به دلیل باورها و اعتقادات دینی پساز چندی وارد جبهه ملی میشود. در سال ۱۳۴۱ کمیته ورزشکاران جبهه ملّی نمایندگانی را به کنگره جبهه ملّی فرستاد که غلامرضا تختی نیز حضور داشت. تختی در این کنگره با رأی بالایی به عضویت شورای مرکزی در میآید که دیگر اعضای شورا مرکزی عبارت بودند از: «غلامحسین صدیقی وزیر کشور در دولت دکتر مصدق، کریم سنجابی، داریوش فروهر، مهندس بازرگان، آیتالله طالقانی و…» قطعاً غلامرضا تختی در کنار این بزرگان زمان خود احساس غرور میکرد و تلاش مینمود تا بر علم و دانش خود بیفزاید.
- دکتر سعید ناظمی خواهرزاده دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه مقتول در دولت دکتر مصدق میگوید: که غلامرضا تختی بارها از من کتابهایی دربارهی آیین پهلوانی و جوانمردی را درخواست میکرد و من در کنار شاهنامه فردوسی، گرشاسبنامهی اسدی طوسی که دربارهی گرشاسب قهرمان باستانی ایران سخن میگوید به او دادم، او خود را اسیر گود زورخانه نکرد بلکه از گود زورخانه به گود سیاست ورزی و توجّه به ایران باستان روی آورد تا همانند ورزشکارانی نباشد که نان به نرخ روز میخورند و در گودال جسم خود باقیماندهاند. غلامرضا تختی بارها در میتینگهای جبهه ملّی شرکت و حضور او باعث میشد تا اوباش و اراذل رژیم که به قصد برهم زدن مراسم میآمدند، جرأت حضور پیدا نکنند.
- تختی در دهه ۴۰ شمسی از سوی اسدالله علم وزیر دربار شاه دعوت میشود که عضو انجمن شهر تهران شود، و او نمیپذیرد. رژیم با واسطه خرم صاحب پارک خرم به سراغ تختی میآید تا او را که شدیداً در تنگنای مالی بود بخرد و او نمیپذیرد و میگوید:» من با نداری خوشم.» حضور غلامرضا تختی در مراسم چهلم دکتر مصدق در احمدآباد و بوسیدن آرامگاه مرحوم مصدق و ابراز ارادت به اندیشهی او برای رژیم شاه خوشایند نبود و تلاش میکردند به هر طریقی او را در فشار اقتصادی قرار داده و با محدود کردن حضورش در ورزشگاهها و زورخانهها، مانع محبوبیت او در میان مردم شوند.
- چه زیبا بود حرکت غلامرضا تختی در سال ۱۳۴۱ وقتی در بویینزهرا بر اثر زلزله بیشاز ۲۰ هزار نفر کشته و دهها هزار نفر مجروح و بیخانمان شده بودند، او را میدیدید که در خیابان فردوسی تهران صندوقی به گردن آویخته و بلندگویی در دست و کیلومترها را طی میکند و مردم را به کمک کردن وا دارد و مردم و زنان و مردان گلوبند و طلا و پول خود را به غلامرضای عزیز میدادند تا مزد اعتماد به مردم را ببیند… پهلوان و قهرمان اگر زبان گویای مردم نباشد چنین عزّتی را به دست نخواهد آورد.
- دکتر مصدق بعد از قهرمانی غلامرضا تختی در المپیک ملبورن استرالیا و کسب مدال طلا در پیامی میگوید: «آقای تختی عزیز، این مردم لایق بهترین شادیها هستند و عموماً بدترین غصهها نصیبشان میشود، گویی این تقدیر محتوم ملّت شریف ماست… مردم حالا تمام شکستهای ملی و اجتماعیشان را پساز آن کودتای شوم، با طعم شیرین پیروزی شما حیران میکنند، امروز اگر در حصر خانگی نبودم به استقبالتان آمده و بر دستهایی که مردم افسرده ایران را شاد کردند، بوسه میزدم؛
- تختی سن ۳۷ سالگی از دنیا میرود. کسی که در اواخر عمرش از ورودش به ورزشگاه جلوگیری میشد و بهشدت تحت فشار اقتصادی بود آن روز هفتهنامه طنز «توفیق» تیتر زد که:» تختی خودکشی شد.» و جلال آلاحمد نوشت:» آنهمه جماعت حتی یک لحظه به احتمال خودکشی فکر نمیکرد.» نکند امروز هم امیررضا خادمها را به زورخانه قزوین راه ندهیم و قد بلند دایی قهرمان را به سخره بگیریم و بهخاطر انتقادشان بهدنبال انتقام باشیم.
- در آن زمان کیهان ورزشی تیتر زده بود: «دل شیر خون شده بود»؟! اینک نیز نگذاریم دل شیرهای ایران عزیز و اسطورههای کشورمان خون شود…
- گورستان ابن بابویه شهر ری را بهخاطر داشته باشیم و سری بر مزار این پهلوان رنجیده و مردم دارو بامعرفت بزنیم؛ حافظه تاریخی خود را پاک نکرده و همه مردم در ۱۷ دی ماه هر سال برای این بزرگمرد مراسمی برپا و اندیشه و جوانمردی و پهلوانیاش را پاس بداریم…