نان و جان در اعماق تاریکی/ مهین ملک زاده
- شناسه خبر: 15070
- تاریخ و زمان ارسال: 4 مهر 1403 ساعت 12:37

انفجار معدن طبس یکی از حوادث تلخی بود که بار دیگر توجهها را به مسئله ایمنی در معادن کشور جلب کرد. این حادثه نشان داد که علیرغم پیشرفتهای صورت گرفته در حوزه ایمنی معادن، همچنان نقاط ضعف و آسیبپذیر در این صنعت وجود دارد. براساس آخرین آمار اعلام شده تا لحظه نگارش این مطلب ۳۸ تن از کارگران این معدن بر اثر انفجار، جان خود را از دست دادند و احتمال افزایش تعداد جان باختگان نیز وجود دارد.
موضوع پایین بودن ایمنی معادن ذغال سنگ، عدم وجود و عدم رعایت استانداردها و فرسوده بودن تجهیزات به کار رفته در معادن کشور بارها به کارفرمایان و مسئولان نهادهای ذی ربط گوشزد شده بود اما دوباره با عدم توجه های غیرمسئولانه فاجعه جبران ناپذیر دیگری رقم خورد و خانواده های بسیاری را داغدار کرد و همچنان جان دهها کارگر، تکنسین و مهندس را نیز تهدید می کند.
اهمال کاری در سیستمهای اجرایی و نظارتی حادثه تلخ دیگری را رقم زد که هم مردم و هم خانواده های کارگران فوت شده خواستار پاسخگویی مسئولان دستگاههای مربوط در مورد علل بروز این حادثه جانسوز و متعاقبا برخورد های جدی،قاطع و قانونی هستند.
و حال جامعه اندوهگین ایران در غم از دست دادن ده ها تن از مردان شریف خود با انتقاد شدید از تکرار این گونه حوادث تلخ می پرسد چرا نتایج بررسی ها و گزارشهایی که منجر به بروز معضلات بزرگ کارگری در مشاغلی این چنین سخت ،زیان آور و حادثه بار میشود مثل حوادث تلخ قبلی نظیر معدن یورت، معدن طزره،معدن شازند و غیره دقیق و شفاف منتشر نمیشود؟
چرا باید همه ساله شاهد جان باختن عده ای از جوانان مان در معادن کشور باشیم که با عرق جبین و کد یمین و با حداقل حقوق و البته غیرمکفی در سختترین شرایط کار میکنند و نمیدانند که آیا صبح که از منزل خارج می شوند، شب شانس دیدار دوباره عزیزانشان را خواهند داشت یا نه؟
به گفته مهندسان و کارشناسان این حوزه،در تمام دنیا غالبا کارگران معدن صاحب سهمی ولو اندک از معدنی هستند که در آن کار میکنند، ولی آیا در معدن یورت، طرزه،شازند و طبس نیز چنین است؟ و از همه مهم تر اساسا ایمن سازی و استانداردسازی معادن اجرا می شود و اگر پاسخ مثبت است، تا چه حد؟
اما اگر معادن امن نیستند پس چرا اجازه فعالیت دارند تا کارگرانی هم از سر ناچاری به امید لقمه ای نان اینطور قربانی نشوند! و چرا دستگاههای نظارتی و قضایی به موقع به مسأله امنیت معادن ورود نمیکنند؟
هنوز داغ معدنکاران مظلومی که چندی قبل جسدشان از همین معادن حادثه خیز بیرون آمد سرد نشده بود که بار دیگر داغدار معدن کاران مظلوم دیگری شدیم.
معادن زغال سنگ جزء خطرناک ترین معادن دنیا هستند بنابراین ، این که عده ای بیایند و بگویند معدن طبس جزو معادن نمونه زغالسنگ در کشور بوده و مقررات ایمنی را به صورت دقیق رعایت کرده بود و ما انتظار چنین حادثهای در این معدن را نداشتیم اظهار نظری ناپخته و غیرمسئولانه است چرا که معادن زغال سنگ به دلیل ماهیت خطرناک خود، همواره در کانون مخاطرات گوناگون قراردارند و به دلیل وجود تونلهای طولانی، تعدد کارگران و حساسیت های بالای کاری طبیعتا نسبت به معادن دیگر حادثه پذیرتر هستند پس چرا علی رغم این حساسیت ها و با وجود حوادث ناگوار قبلی موضوع امنیت نیروی کار جدی گرفته نمی شود؟
در این چند روز شخصیت های بسیاری در رابطه با حادثه ناگوار معدن طبس اظهار نظر و ابراز تأسف کرده اند اما واکاوی مقطعی دلایل و علل بروز این قبیل فجایع انسانی چه سود، وقتی قرار است عزمی برای کنترل و نظارت بر معادن نباشد و باز جان های شریفی اینگونه مرگ را در آغوش بگیرند؟
ده ها تن در عمق تاریکی و گاز و دود و آتش عرق ریزان متر به متر معادن را درنوردیدند تا روسپیدانه نانی از دل سیاهی بر سر سفره خانواده های شان بگذارند اما هیچ کدامشان روشنایی پس از تاریکی معدن را ندیدند.
تصویر انتقال اجساد کارگران معدن، درون واگن های حمل زغال سنگ یکی از غم انگیزترین تصاویری بود که پس از فاجعه پلاسکو دل هر بیننده ای را به درد آورد؛ اما آیا این، پایان مرگ های محبوس در عمق تاریکی خواهد بود؟یا در سایه آنچه گفته شد باز صدای ضجه دخترک پنج ساله ای جگر مادران داغدیده را خواهد خراشید و کابوس مرگ در اعماق سنگ و سیاهی، خواب کارگران دیگری را برخواهد آشفت؟