مهین ملک زاده – کارگر،نامی در تقویم!
- شناسه خبر: 5726
- تاریخ و زمان ارسال: 13 اردیبهشت 1402 ساعت 3:42

میهن ملک زاده – کارگر،نامی در تقویم!
نگاهی به گذشته و بررسی کیفیت زندگی کارگران طی چند سال اخیر و دغدغه و کشمکش کارگران و مسئولان و دولتی ها حکایت از آن دارد که متأسفانه وعدههای دولتمردان در خصوص جامعه کارگری آن طور که مورد انتظار است محقق نشده و به زعم شان با وضعیت کنونی هم، نقش دولت در تسهیل معیشت زندگی این قشر بسیار کم رنگ و ناچیز و حتی به باور برخی از آنها تقریباً چیزی برابر با هیچ است.
جامعه کارگری کشور در عین نبود شغل مناسب، با افزایش سرسامآور قیمت مواد غذایی و موانع و مشکلات معیشتی دیگر مواجه بوده و وضعیت زندگی این قشر سختتر شده است.
شاید تا چند سال پیش فقط افزایش نسبی قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم بهویژه دهکهای پایین جامعه در کشور مطرح بود اما اکنون و پس از مشکلاتی که به واسطه شیوع ویروس کرونا به مردم جهان تحمیل شد گرفتاری های دیگری به کولهبار گرفتاریهای قشر کارگران افزوده شد.
حال دیگر بر کسی پوشیده نیست که این روزها قشری که بهسختی زندگی میگذرانند، «کارگران » هستند که تمامی مشکلات از قبیل نبود بیمه، نداشتن خانه و سرپناه، بیکاری، عدم پرداخت حقوق معقول و ثابت، نبود حمایت، کاهش قدرت خرید و … را یکجا تجربه میکنند. گفته می شود دستمزد کنونی این قشر حداکثر سی درصد از هزینههای فعلی یک زندگی عادی را پوشش میدهد لذا در پی جبران باقی هزینههای زندگی، کارگران مجبور به رویآوردن به مشاغل کاذب و پرخطر هستند،کارگران ساختمانی که بدون پوشش و تجهیزات ایمنی ناگزیر به کارکردن در برج ها و ساختمان های بلند مرتبه اند نمونه عینی شرایط ناایمن آنهاست که برای جامعه تبعات اجتماعی سنگینی دارد.
در بهترین حالت نیز دریافتی جامعه کارگری کشور با میزان تورم موجود تناسبی ندارد، لیکن مشکل وقتی بیشتر میشود که عدهّای از این افراد در حسرت کار ثابت بوده یا فاقد پوشش های بیمه ای باشند و یا مشکلات عدیدهای با کارفرمایان خود پیدا کنند.
به جرأت میتوان گفت که در شرایط تورمی و بخصوص از حدود چهار،پنج سال پیش تا کنون مشکلات کارگران تقریبا نه تنها حل نشده بلکه با شرایط کنونی اقتصادی، بیشتر هم شده است!
نبود امنیت شغلی، وضعیت نگران کننده ایمنی و بهداشت و در نهایت حقوقهای پایین کارگران از جمله مهمترین مشکلات جامعه کارگری طول سالهای گذشته بوده است و اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد امیدی به بهبود آینده شغلی این قشر نخواهد بود.
آمار مرگ و میر کارگران و حوادث کار در کشور بالا است. فقط در سال گذشته 1900تن در محّل کار خود جان باختهاند. کارگران به ویژه کارگران فصلی نه امنیت جانی دارند و نه امنیت مالی.
پس از سالها تلاش برای رساندن صدای خود به گوش مسئولان متأسفانه هنوز دغدغهی کارگران داشتن یک زندگی حداقلی است؛ دغدغه ای که حال به دلیل سیاستهای معیوب اقتصادی، بیشتر هم شده است.
دلمان نمیخواهد نگاه ناامیدانه به آینده داشته باشیم اما آنطور که به نظر میرسد و تصمیمات دولتمردان نشان میدهد شرایط خوبی پیش روی کارگران نیست. مسئولان از افزایش امید به زندگی میگویند و موضوع افزایش سن بازنشستگی را مطرح می کنند اما واقعیت چیز دیگری است و با این این میزان دستمزدها نه تنها سن امید به زندگی بین کارگران بالا نرفته بلکه کاهش هم یافته است و البته به همان اندازه انگیزه و امید.
خانوارهای کارگری بهعنوان بزرگترین بخش از جامعه ایرانی، بهشدت در مقابل تورم آسیبپذیر شدهاند و براساس آمارهای کمیته دستمزد شورایعالی کار، میانگین هزینه معیشت آنها به بیش از هجده میلیون تومان در ماه رسیده و این یعنی، بازهم شکاف میان مزد و معیشت کارگری بهواسطه رشد تورم افزایش یافته است.
اغلب کارگران شاغل در کارگاههای بزرگ و کوچک از وضعیت معیشتی خود ناراضی هستند و نسبت به دریافتی خود انتقاداتی دارند. با وجود آن که دستمزد برخی از کارگران چندان هم بد نیست اما با توجه به شرایط موجود نسبت به کیفیت زندگی خود ابراز نارضایتی می کنند وقتی این طیف اندک، از مبالغ دریافتی خود ناراضی هستند، دیگر وضعیت حداقلبگیرها روشن است.
چندی پیش یکی از آشنایان که با توجه به شرایط کاری و اشتغال در بخش صنعت در زمره کارگران تحصیلکرده طبقه بندی می شود نکته ای را بیان می نمود که جای تأمل دارد و آن هم این که، مجلس شورای اسلامی، حقوق چندین میلیونی برای مسئولان کشوری و لشگری در نظر گرفته است. دریافتی آنها بیش از بیست برابر دستمزد یک کارگر حداقل بگیر است. این اختلاف در دریافتی، نه تنها منطقی نیست بلکه ناعادلانه نیز هست. وقتی مدیران کشوری در تامین معیشت خود دچار مشکل میشوند ،پس تکلیف کارگران کاملا مشخص است.باری، در حالی که مشکلات جامعه کارگری سالهاست لاینحل مانده امّا واژه کارگر را همزمان با روز جهانی کارگر برای دلخوشی و خالی نبودن عریضه آوردهاند.