میهن ملک زاده – احتکار یا تدبیر مردم؟
- شناسه خبر: 5579
- تاریخ و زمان ارسال: 7 اردیبهشت 1402 ساعت 2:33

میهن ملک زاده – احتکار یا تدبیر مردم؟
این روزها سخنان برخی از تریبون داران و چهره های سرشناس اجتماعی، سیاسی و مذهبی به قدری بوی بیگانگی و نا آشنایی با واقعیت ها و شرایط جامعه را می دهد که گویا در ایران زندگی نمی کنند. البته چنین سخنان و اظهار نظرهایی مختص امروز و دیروز نبوده و نیست و تقریبا در سال ها و دوره های مختلف اسباب رنجش و البته گاهی انبساط خاطر مردم را هم فراهم می آورد.هر چند احتمالا این گویندگان و سخنوران دلخوش به فراموشی و عادت های گذرای مردم بوده اند غافل از اینکه نمی دانند جای بعضی حرفها آنقدر درد می کند که اثرش تا سالها با آدمی می ماند.این غیظ و بغض و برآشفتن ها که متاسفانه به نگران کننده ترین شکل ممکن در فضای مجازی و حقیقی بروز می نماید جای پای همان حرفهای دلخوشکنک نسنجیده و نادرست است.
این که هر روز کسی به پشتوانه جایگاه نه چندان پایدارش که خاصیت مال و مقام دنیاست، حرفی بزند و آتش به انبار سخن بیندازد در بروز عدم اتحاد و یکپارچگی مردم تقصیر و نقش مستقیم دارد.
اینکه خرید و ذخیره ارز و سکه معصیتی هم تراز با احتکار دانسته شود و خواهان مصادره اموال آنانی شوند که سکه و ارز نگاه میدارند به همان اندازه عجیب است که به کسی بگوییم اجابت مزاج نکند تا گرسنه نشود.
البته پیش از هر چیز و جهت جلوگیری از قضاوت ها و انگ های ناروا باید گفت آنچه نویسنده این مطالب می گوید دفاع از اموال و عمل خود نیست که الحمدالله در زمره همان قشر چرتکه بنداز و کم بیاور جامعه است و نه دلاری در خانه دارد نه سکه و طلا خریده و احتکار کرده است و البته هرگز منکر نقش تخریبی پدیده احتکار در اقتصاد جامعه نیست. اما برتابیدن بدون فکر و منفعلانه برخی اظهار نظرهای از ما بهترانی هم خنده بر لب می نشاند هم خشم بر دل.
تبدیل نقدینگی ریال افراد به ارز و طلا لزوما به معنای سودجویی و به قصد احتکار نیست. گاه تنها چاره ممکن برای حفظ ارزش پول است که این روزها به نگرانی آمیخته با تدبیر افراد بدل شده است.
بدون تعارف بگوییم حال که ارزش پول ملی هر لحظه دچار افول شده و همچون بستنی در آفتاب آب می شود آیا مردم چاره دیگری هم دارند؟ آن هم در حالی که به تعبیر ظریفانه برخی از دوستان با تورم موجود نصف آن بستنی ذوب شده است! هر چند نگارنده سواد و شم اقتصادی ندارد اما به گواه شنیده ها اتفاقا در برخی موارد خرید سکه از بانکهای دولتی نوعی کمک به دولت محسوب می شود تا نقدینگی کاهش پیدا کند و بر تورم اثر منفی نگذارد.
شرایط کنونی اقتصادی،تحریم و تورم سبب شده است که افراد همواره دربیم تنزل و سقوط به طبقه پایینتر روزگار را به سر کنند خاصه اگر از قشر فرودست جامعه باشند؛ لذا به زعم شان تبدیل ریال به ارز و طلا یکی از راههای عدم سقوط است تا حساب و کتاب های محتکرانه.
لازم است خطاب به بعضی از این سخنوران و چهره های سرشناس جامعه بگوییم که با پایین آمدن ارزش پولی ملی، طبیعی است که مردم نگران سرمایههای خود باشند بنابراین با همین اندک سواد و خرده تحلیل ها، نام این عمل هر چه باشد احتکار نیست بلکه حفظ دارایی و داشته هاست.
این غم انگیز است که جوان ما نا امیدانه بگوید: ما در ایران نمی توانیم برای سال، ماه یا حتی هفته آینده خودمان برنامهریزی کنیم.به فرض آن که نظر آقایان هم درست باشد، این پرسش مطرح می شود که چه شد مردان و زنانی که در دهه شصت و زمان جنگ پول و طلای خود را به جبهه ها می فرستادند حال با رصد لحظه ای قیمت طلا و سکه و ارز ،به جمع آوری آن روی آورده اند؟
پس در نتیجه عقل آینده نگر،عقل نگران یا همان عقل معاش افراد به آنها میگوید که: نگاه داشتن پول نقد و تبدیل نکردن آن در شرایط کنونی بازار و جامعه ما،از دست دادن سرمایه است! که اگر چنین نکند همان اندک داشته ها و سرمایهای که با عرق جبین و کد یمین جمع کرده است را هم از دست میدهد لذا در چنین شرایطی به زعم خود حسابگری و چاره اندیشی می کند،چاره اندیشی در شرایط بی ثبات اقتصادی هم نه حرام است نه معصیت.