مهین ملک زاده-اشتیاقجامعهبرایجراحیهایزیبایی درسایهسوءنظارتها!
- شناسه خبر: 13844
- تاریخ و زمان ارسال: 18 بهمن 1402 ساعت 12:06
جامعه ما به دلایل مختلف از اختلالات روحی، روانی زیادی رنج میبرد که برخی از آنها به شدت افراد را با خودشان درگیر می کند و نتیجه آن چیزی جز بدریختانگاری، شیوع ظاهربینی، چشم و همچشمی و تغییر تعریف زیبایی در فضایمجازی بهویژه اینستاگرام نیست که باعثشده مردم جراحیهای با قیمتهای کم را حتی از سوی غیرپزشکان هم بپذیرند تا شاید به نسخه دلخواه خود برسند! درحالحاضر مثلث دلال، بلاگر و تکنسین و مراکز جراحی متخلف، عامل گسترش اعمال جراحی زیبایی بیرویه و لیپوساکشنهای غیرضروری هستند! ازسویدیگر هم جامعهشناسان میگویند: مشکلات اقتصادی، ناامیدی به آینده و کاهش اعتمادبهنفس در جامعه ایرانی، این تمایل به انجام جراحیهای زیبایی را تشدید کرده است!
مطابق آمارهای ارائه شده،ایران جزو ده کشور اول دنیا در حوزه جراحی زیبایی و پلاستیک است که متقاضیان و مشتاقان این قبیل جراحی ها و متعاقب آن قربانیانش هم کم نیستند. متخصصان این حوزه معتقدند، جدا از بحث مسایل فرهنگی و روانی جامعه،مشکل اصلی ما پزشکنماها هستند.درحالحاضر کار به جایی رسیده که برخی افراد با لیسانس حقوق هم وارد صنعت زیبایی شدهاند.از طرفی برخی از پزشکان عمومی هم با گذراندن دوره هایی کوتاه در حوزه زیبایی اقدام به تزریق ژل و بوتاکس و سایر اعمال در حوزه جوان سازی پوست می نمایند؛حال آنکه یک جراح پلاستیک باید هفت سال پزشکی عمومی بخواند پنج سال جراحی عمومی و در نهایت سه سال جراحی پلاستیک! وقتی یک پزشک عمومی در تابلوی خود کلمه زیبایی را مینویسد فرد مراجعه کننده که عموما جوانان هستند تخصص و آگاهی لازم را ندارد تا بفهمند این فرد حرفهای و متخصص نیست بنابراین انتظار میرود در این شرایط سازمان نظام پزشکی با جدیت پیگیری نماید! چرا این سازمان راه انجام تخلف از سوی این افراد را باز گذاشته است و قوانین بازدارنده، ندارد؟
بسیاری از عملهای زیبایی، اجبار پزشکی نبوده و کاملا غیرضروری هستند و فقط برای اینکه فرد زودتر به نتیجه دلخواه خود برسد، آنها را انجام میدهد.
اما این تمام ماجرا نیست و دلایل دیگری هم وجود دارد که باعث تقویت حضور این پزشکنماها یا افزایش تقاضا برای جراحیهای زیبایی غیرضروری شده که میتواند جان و روان متقاضیان را به خطر بیندازد. جامعهشناسان تاکید میکنند مسائل و مشکلات اجتماعی و شیوع اختلالات روانی، باعثشده که مردم زیبایی ظاهری را بهعنوان یک انتخاب اجباری پیش روی خود داشته باشند و به هر قیمتی خودشان را به تیغ این غیرمتخصصان جراحی های پلاستیک و زیبایی بسپارند که گاهی منجر به از دست رفتن جانشان هم میشود.
رواج بیرویه اعمال جراحی زیبایی گرفتار یک چرخه ناسالم شده و دلایل اصلی آن، تبلیغات غیرمتعارف، وسیع و پرزرقوبرق، عکسهای فریبنده، حضور دلالان حرفهای در این حوزه و دخالت افراد فاقد صلاحیت علمی و حرفهای است که گاهی ازسوی بعضی از پزشکان نیز حمایت میشوند از طرفی سودجویی و سوءمدیریت روزافزون برخی مراکز جراحی سرپایی و بیمارستانی که ناآگاهانه و آگاهانه برای کسب درآمد بیشتر، چشمان خود را روی این روند غیراصولی میبندند، به این موضوع دامن زده است. اشکالات عمده در نحوه رصد فضای مجازی و نحوه بازرسی مراکز درمانی نیز به تشدید این روند غیراصولی و خلاف سلامت مردم میافزاید تا جایی که گفته می شود نزدیک به شش هزار صفحه اینستاگرامی در حال تبلیغ در حوزه جراحی پلاستیک و زیبایی هستند!
بر خلاف باور عامه که اغلب زنان را طرفداران پر و پا قرص این خدمات زیبایی می داند، گرایش مردان به انجام این عملهای زیبایی به ویژه طی سالهای اخیر غیرقابل کتمان است و این را میتوان از تصاویر منتشر شده در صفحات همین کلینیکهای زیبایی و قیاس آن با سالهای قبل به خوبی فهمید.
تغییر در ظاهر یک انتخاب است، اما سوال اینجاست که آنچه امروز در جامعه تحتعنوان انتخاب زیبایی با جراحی، مواجه هستیم، آیا انتخاب است یا تحمیل یک الگو ازسوی جامعه و طبقهای که افراد در آن زندگی میکنند؟
دوست ندارم واژه زیبایی را در مورد آنچه امروزه به واسطه جراحیهایی که منجر به تغییر در افراد میشود، بهکار ببرم و همان بهتر که بگوییم، جراحی پلاستیک؛ چون تعریف زیبایی این چیزی نیست که اکنون شاهدش هستیم.قیافه اصیل ایرانی در حال فراموش شدن است. چیزی که اکنون در جامعه ما بهعنوان زیبایی رو به گسترش است، صرفا افرادی با سر و شکل ظاهری یکسان هستند که اغلب گرفتار غرور و اعتماد به نفس کاذب شده اند.رشد گسترده جراحی های پلاستیک با انحصارشکنی قشری و جنسیتی در حال فراگیر شدن بوده و سمت و سوی غیرمنطقی و خطرناکی پیدا کرده است.
ما با نحوه و نوع فرهنگ سازی در جامعه و میزان استفاده از خلاقیت در این امر بیگانهایم؛نه تنها بیگانه بلکه مقصر هم هستیم.آنجا که چهره های پلاستیکی و از نو کوبیده شده هنرمندان و افراد سرشناس را به عنوان مظاهر امید به زندگی و توجه به آراستگی معرفی نموده و در فیلم ها و سریال های و تبلیغات تلویزیونی استفاده می نماییم مقصر هستیم؛وقتی با سوء نظارت ها عرصه را برای افراد و مکان های غیر حرفه ای و غیرمجاز و پزشکان عمومی کم دانش باز می گذاریم مقصر هستیم؛آنجا هم که به فکر فرهنگ سازی و تربیت درست نسل نوجوان و جوان می رفتیم باز هم با اقدامات سختگیرانه و افراطی دچار خطا می شویم.فرهنگ سازی یعنی چیزی که ایجابی باشد، نه سلبی. متاسفانه آنچه به نام کار فرهنگی تمام می شود معمولا اقدامات سلبی است چون برای بسیاری از امور مانع ایجاد میکند و این عین این اشتباه است.
کاهش سن افراد تا مرحله نوجوانی و گرایش به این نوع جراحی ها از آنها افرادی با اختلال بدریختانگاری و توجه افراطی به اندام بدن می سازد که مدام گمان میکنند دیگران به نقص آنها توجه کرده و در واقع تصویر تحریف شده ای از بدن خود دارند و درنتیجه خود را منزوی نموده و متاسفانه امکان اینکه درصدی از این افراد نیز بهسمت خودکشی بروند بسیار زیاد است؛و این یعنی عدم موفقیت در زمینه سازی ها و القائات فرهنگی و حتی عدم وجود دلسوزی های لازم و بایسته در این حوزه که نتوانسته تعریف درست و تحریف ناپذیری از زیبایی ارائه نماید و مانع تبلیغات سودآور و فعالیت های افراد غیرمتخصص و پزشک نماها و پزشکان کم بهره عمومی شود