معلمان بازنشسته بدون پشتیبان /دکتر سید رضا هاشمی
- شناسه خبر: 16012
- تاریخ و زمان ارسال: 27 آذر 1403 ساعت 12:16

بازنشستگان مخصوصا قشر فرهیخته معلمان بازنشسته ، نماد مظلومیت انسان در عصر حکمرانی جدید هستند
در سالهای اخیر با پدیدهای جدید از انواع مظلومیت روبرو هستیم که قبلا حتی در دولتهای ضعیف و بی خاصیت دنیا هم سابقه نداشته . اینکه با افرادی مواجهایم که بیش از سی سال از عمرشان را صرف خدمت به حکومت و کشورشان و جوانان این سرزمین کردند و بازنشسته، شدند و امروز به دنبال طبیعی ترین حقوق خود ناشی از بازنشستگی هستند مثل مطالبه پاداش قانونی پایان خدمت .
باید گفت که بسیاری از معلمان و بازنشستگان به لحاظ عدم حقوق مناسب دوران اشتغال حتی امکان خرید منزل مسکونی نیز برای خویش نداشتند و ندارند و بسیاری از آنان نیز فاقد مسکن دائم و یا مسکن شخصی هستند واین بسیار غمانگیز است. زیرا دوران بازنشستگی، دورهی کاهش توان جسمی و بروز پیری و بیماری هاست. این افراد از پرداخت کرایههای سرسامآور در این اوضاع وانفسا رنج میکشند و تقریبا همگی پس از فراغت از شغل نخست به شغل دوم مشغولاند، اما با این همه کفاف هزینه زندگی امروزشان را نمیدهد.
به عبارتی با ملاحظه معلمان مظلوم دور و بر خودمان و گپ و گفت با ایشان به کسانی برمیخوریم که دوران پیرانه سری، سپیدمویی و بازنشستگی را می گذرانند، اما دلگیر از ظلم ظالم به دنبال حقوق از دست رفته خود هر روز به درب مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه و خیابان پاستور در رفت و آمد هستند در حقیقت ، از حیث مادی و گذران زندگی هم مستاجراند و در مشاغل دوم به امرار معاش مشغولند و تاسف بار تر برای حکومت ، اینکه همه ساله بر آمار اینگونه افراد افزوده میشود. قبلا اگر نگران جوانان و آیندهشان بودیم، اما امروز فراتر رفته و باید نگران پیرانمان نیز باشیم. آنها که اکثرا از قشر معلم و کارگر و کارمند هستند و از نوجوانی و جوانی کار کرده اند اما بدلیل گرانی و تورم دو رقمی چهلساله اغلب در طول زندگی شغل دوم و یا اضافه کاری هم داشتهاند اما هیچوقت آسایش نداشته اند. این افراد با درامد ناچیز معلمی و کارگری و کارمندی که با شرافت و نهایت جوانمردی به دست آورده اند خرج اجاره خانه و هزینه ی سرسام آور زندگی روزمره سی- چهل ساله اخیر کرده، اکنون از حقوق اولیه خود همچون مسکن یا پاداش قانونی پایان خدمت خویش محروم هستند. عجب این که هر دولتی هم آمد ، وعده ای داد و عمل نکرد و این فرهیختگان پیر ماندند و صدای اعتراضی که تاکنون به هیچ جا نرسیده است
سال ۱۴۰۱ بود که سازمان بازنشستگی کشوری اعلام کرد که برای بازنشستگان فاقد مسکن خانه می سازد! در آن زمان هم بلحاظ سا ده لوحی همیشگی تاحدودی امیدوار شدیم و باور کردیم که این بار صداقت دارند، چون فکر میکردیم تعداد معدودی از بازنشستگان فاقد مسکن هستند و حتما برنامه مدون و علمی در پس این وعده هست ! اما امروزه با بازنشستگان مستاجر فراوانی مواجه می شویم و همانطور که گفته شد هر سال برشمارشان افزوده می شود.
امروز پای صحبت یکی از ایشان نشستم. بازنشستهی یک عمر تدریس در آموزش و پرورش بود و الان تدریس خصوصی می کند تا شاید بتواند از مخارج اولیه زندگی برآید او ساکن یک مجتمع مسکونی است. با دریافت هر دو حقوق هم نمیتواند یک زندگی عادی داشته باشد. در کنارش مینشینم و به درد دلهایش گوش میکنم. در یکی از مجتمع های مسکونی مستاجر است. قبلا در شهر بزرگی مستاجر بوده اما کم کم به شهر کوچکی کوچ کرده و می گوید اگر نتواند کرایه مسکن فعلی را هم جور کند شاید جایی دورتر مثل منطقه ای ضعیف تر برود. اما هم خانواده مخالف هستند و هم به خاطر دوری راه این شغل دوم را از دست می دهد. دو فرزند دختر بزرگ دارد. میگوید دختر بزرگش خواستگاران زیادی داشته، اما به خاطر گرانی جهیزیه و مراسم عروسی، به آنها جواب رد میدادند. اکنون به ناچار به یکی جواب مثبت داده و در حال تهیه جهیزیه است و سخت نگران آینده خود و فرزندانش است. میگوید قبلا بسیاری از معلمین که بازنشسته می شدند با پول دریافت حق سنوات بازنشستگی یک آپارتمان کوچک می خریدند. اما الان این حداقل حق سنوات را هم نمی پردازند و صدای اعتراض را هم نمی شنوند . هزینه کرایه منزل و افزایش سرسام آور سالیانه آن تمام حقوق را می بلعد و نفس زندگی را گرفته است.
این یک نمونه از انسان های شریف و معلمین به عنوان فرهیخته بهترین قشر جامعه در دور و بر خودمان است. معلمین ساده و صادق و عزیزی که، اهل هیچ فرقه و تفریح جوانی نبوده اند و تمامی لذت آنها در تعلیم و تعلم خلاصه می شد . امروز نه تنها نمیتواند مسکن خریداری کند حتی در شهرهای کوچک اطراف هم برای کرایه اپارتمان مشکل دارد. گرانی و تورم کمرشکن چند دههای، بسیاری را فقیر و فقیرتر کرده و به خاک سیاه نشانده است.
از او جدا می شوم و با نگرانیهایش تنهایش میگذارم اما به این می اندیشم مگر نه اینکه العدل اساس الحکم در روزگاری که برای معلمین بازنشسته ساخته اید کدام عدل ملاحظه میشود . وقتی به دور و بر خود نگاه می کنیم خودمان هم کم و بیش برای آینده نسل میانسال و نسل جوان و حتی خودمان نگران هستیم. امیدوارم تصمیم گیران مملکتی از آرمانگرایی متوهمانه دست برداشته و به خود بیایند و به فکر جامعه ۸۰ میلیونی باشند که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و بشدت نگران امروز و فردای خود هستند.
باید حکومت به وضعیت همه بازنشستگان و مخصوصا معلمین بازنشسته توجه ویژه ای کنند چرا اینان آیینه تمام نمای آینده جوانان این مرز و بومند و اگر دلگیری بازنشستگان ادامه داشته باشد نسل حاضر و جوان امروز نیز متاثر از درد بزرگان و اولیای خود نسبت به حکومت دلزده تر می شوند و اعتماد عمومی نسبت به حکومت از بین خواهد رفت .