«مصداق بد اخلاقی های سیاسی»/ به قلم سر دبیر
- شناسه خبر: 15415
- تاریخ و زمان ارسال: 14 آبان 1403 ساعت 12:24

آنچه این روزها در فضای مجازی جولان می دهد، مصداق بد اخلاقی های سیاسی و حقوقی است که رسیدگی به آن بر عهده ی مسئولان سیاسی، حقوقی و امنیتی است اما ما هم در تعهد و رسالت روزنامه نگاری به خواست دلسوزان جامعه، وظایفی داریم که در نقد و تحلیل باید به آن عمل کنیم تا این ناهنجاری ها به صورت یک هنجار، متمکن و پای گیر جامعه نباشد.
و اما بدترین استعمار، به گمان برخی صاحب نظران، استعمار عاطفی است. در چنین استعماری ، تبلیغات آن چنان فراگیر است که حسین منفور می شود و یزید، محبوب و افتخار و هلهله هم حسین کشی است ! از قضا ، فضای استان ما هم چنین حال و هوایی دارد که نشستگان و به خود اندیشان، به هر تهمتی روی می آورند تا بر خر مراد سوار شوند و در این راه ، لجن مال کردن یک نماینده از حال واسبق، استاندار و… بر اساس همان استعمار عاطفی، امری ممدوح تلقی شمرده می شود. چرا چون فضای کرنش و به به گفتن ها، به سبب منافع شخصی، تبدیل به غیظ و خشم و تشفی بدل شده است. فلانی نباشد و بهمان هم برود تا دل ما خنک شود ( تشّفی) !حال،آبروی مؤمن که از عزت خانه ی کعبه بالاتر است چه؟ در اینجا بحث ابقای استاندار نخواهد بود
به آن علت که ابقای استاندار با عوض شدن دولت، عرف و سنت نیست. وانگهی، استاندار در چنین فضای بهتانی، اگر هم ابقا شود با کدام روحیه کار کند با کدام آرامش بازوهای کاری خود را برگزیند .به کجا قدم بگذارد که چنین فضایی ، آرامش بگذارد؟
در چنین صورتی آیا رفتن نعمت نیست؟ در این فضا ی مه آلود و پر شبهه ای، اگر هم به فرض محال هاشمی ابقا شود نباید بماند. آدمی، جان و شرف خود را که در صحرا پیدا نکرده است ضمن آن که از زبان چه کسی شنیده ایم که فلان باید برود یا نماند؟ آیا نفع شخصی، ارزش این فضا سازی های مسموم و بدنامی را دارد؟ این خوب نیست که با رفتن شخصی و آمدن کسی، برای خود در خیال، دفتر و دستک بسازیم. گیرم که شد ، با خدا و خلق خدا چه خواهیم کرد. آیا مقام های خود ساخته و پندارهای ذهنی، این ارزش را دارد و حکایت چوپان و کوزه ی روغن و خیال پردازی های او نیست؟
ابراهام لینکلن، عبارت عبرت آموز حکیمانه ای دارد که در اینجا نقلش خالی از لطف و پند آموزی نیست. می گوید: بعضی مردم را همیشه می توان گول زد، برخی را تا یک مدتی می توان فریب داد اما همه ی مردم را برای همیشه نمی توان گول زد.
و اما حقیقت آن است که برآیند طیف و تفکر اصلاح طلبی و ستاد دکتر پزشکیان آنچه را که نگارنده از نزدیک می داند بدون آن که اهانت به ساحت هیچ مسئول محترمی باشد، نیروهای بومی است از صدر تا به ذیل، به عللی منطقی و تجربه شده و با همین تفکر ، ستادی در حمایت دکتر پزشکیان بدون هیچ امکاناتی، به بهترین وجه تشکیل شد و مردم عزیز هم به این تفکر رای اعتماد دادند و برای تغییر و گذر از وضع موجود و رسیدن به شرایط مطلوب آمدند و با رئیس جمهوری هم بدون هیچ تعارف و مجامله ای در حضور و غیاب شرط کردند. و مسلم بدانید که مجاهدان شنبه نه می توانند عامل تفرقه در این تفکر باشند و نه خواهند توانست از میانه در آیند و شرایط را قبضه کنند. چون اصلاح طلبان آبدیده و سرد و گرم چشیده، مُحال است که نه به جای حرکت طولی، در عرض بایستند و اخلال ایجاد کنند و نه خود فروشی در میان آنان سنتی جای گیر بوده است و ذهن و زبانشان نیز از«شمس قنات آبادی» های نوعی پُر است و ممکن نیست که خام چنین خائنان فرصت طلبی بشوند که چند صباحی به جای تفکر ، لباس خود را عوض کرده اند. به هر حال، برای حفظ حرمت ها، کلام به نحو غیر مستقیم بیان شد.
و یک سخن هم برای دوستان اصلاح طلب به اینکه بیاییم مانند همیشه با اتحاد و همدلی ، همفکری و هم افزاری و با بهره مندی از سرمایه های عظیم انسانی استان و منابع طبیعی گسترده و متنوع آن راه توسعه و پیشرفت این دیار کهن را هموار نماییم