مردم مالک مشاع کشورند/ غلامرضا قدس
- شناسه خبر: 15653
- تاریخ و زمان ارسال: 3 آذر 1403 ساعت 12:50

در خانواده به گونه ای تربیت می شویم که همه ی اعضا را به یک چشم ببینیم به تجربه می گویم مهر و محبت پدر و مادر نسبت به همه ی فرزندان یکسان است. تغییر را خود فرزندان ایجاد می کنند با نوع عملکرد خود. یکی به مهربانی – یکی به کرامت – دیگری به سخاوت و بعدی به عدالت و … برای خود سهم علی حده می سازند. برخی هم مسیر عکس می روند با بد گویی و بدرفتاری و خشونت از ذخیره محبت پدر و مادری هم بر می دارند. وقتی سنگ به شیشه خانه بزنند، پدر دست شان را به تندی می تاباند. پنجه در روی دیگر عضو خانواده که کشیدند، مادر هم در برابرشان صف می کشد. گفت و گو برای کسی است که کلمه از زبانش بر می خیزد، قصد «گفت» دارد ولو صد در صد مخالف. این کنش را باید به «گو» پاسخ گفت تا فاصله ها از میان برخیزند و «گفتگو» صورت بگیرد. در این فرایند مؤمنانه و متمدنانه است که شنیدن مقدمه می شود برای اصلاح امور. حاکمیت باید ظرفیت شنیدنش از مردم بیشتر باشد، بسیار بیشتر. چه این مردمند که صاحب حقند. این مردمند که مالک مشاع کشور و منابع و منافع آن هستند. حکومت ها شکل می گیرند تا با تدبیر درست، مردم را در رسیدن به حقوق شان خدمتگزاری کنند. آن چه در تمامی کشور باید شکل بگیرد از این جنس است. از جنس خدمت که باید بی منت انجام شود، منتی اگر باید گذاشته شود هم باز مردمند که حق دارند. حاکمان باید منت دار مردم در هر شرایطی و هر منطقه ای باشند. قومیت و زبان و مذهب هم در این مهم تفاوتی ایجاد نمی کند. هر که ایرانی است را باید صاحب حق شمرد. با این همه اگر فردی – گروهی – زبان بستند و تفتگ برداشتند و گلوله را جای کلمه نشاندند آیا زبانی جز تفنگ را فهم خواهند کرد؟ باز هم این استان و آن استان ندارد و این قوم و زبان و مذهب هم تفاوتی در کار ایجاد نمی کند. منطق ، حکمی یکسان دارد. حکایت کشور هم از این جنس است. آنانی که تفنگ بر می دارند به ترور، هزار تفنگ را باید در برابر خود ببینند برای شکستن دست ترور. آن چه به کرات در سیستان و بلوچستان اتفاق می افتد یک مواجهه تمام ساحتی ملی می خواهد. شرارت آهنی است که باید با آهنی قاطع تر برش بخورد. سیلی اول را هم خود بزرگان قبایل منطقه باید بزنند. گوش و دست شان را چنان بپیچانند که از این پیچ و جاده غلط برگردند. نهادهای نظامی و انتظامی و امنیتی هم با همه توان باید بر شرارت پیشگان بتازند و این شجره خبیثه را از ریشه در آورند. آن چه بعد از ماجرای تفتان اتفاق افتاد ستودنی است اما تاکید بر سرعت و دقت و قاطعیت، برای همیشه است. اولاً این که باید مرزبانان از قوی ترین تجهیزات و بیشترین امکانات برخوردار باشند به روزترین تسلیحات را باید به خدمت بگیرید تا متجاسران شرارت پیشه جرات هماوردی نکنند. ثانیاً در جواب قاطع، لحظه را نباید فرو گذاشت همان طور که به بیمارستان رساندن مجروح – زمان طلایی دارد برخورد با اشرار هم همین حکم را دارد. ثالثاً با دیپلماسی گسترده باید موافقت کشور همسایه را به دست آوریم که برای کوتاه کردن دست و پای تروریست های فراری در کنار ما باشند و سخن پایانی این که چنین اعمالی باید در شیب کاهشی باشد نه افزایشی. افزایشی شدن ماجراها حکایت ها یی پشت خود دارد که می تواند روی صحنه بیاورد . درمان این بیماری نیاز به تلاش و جدیت بیشتری دارد.