محمد همتی – آوار برداری از گذشته !!

* در کشورهای توسعه یافته از جمله آمریکا، وقتی رئیس جمهوری دوران مسئولیتش به پایان می‌رسد با کمک دولت و نهادهای مردمی به تأسیس دفتر مطالعات و پژوهش و سایر مراکز عام المنفعه و اجتماعی می پردازد. در هر شهری که این مراکز به وجود می آیند خود به مراکز گردشگری تبدیل می‌شوند، دانشجویان و محققین برای تحقیق میدانی به این مراکز رجوع می کنند و زنجیره ی نقد عالمانه را فراهم می سازند.
* در کشور ما به دلیل برداشت نادرست از «جمهوری» یا باید در حصر باشند و یا با سانسور گسترده رسانه‌ی ملّی !! که متعلق به رأی دهندگان است مواجه می‌شوند ، تلویزیون می تواند هر چیزی بر علیه بنی صدر، موسوی، هاشمی رفسنجانی، خاتمی ،احمدی نژاد، و روحانی ، بگوید، مستند سازی کلیشه ای کند و فیلم بسازد ولی فرصت دفاع را به آنان نمی دهد !! حتی در آرادان و سرخه و… که دیار دو رئیس جمهور بوده و تابلوهایی نصب شده بود جمع آوری می شود.
* انگار ما ایرانیان خیلی دوست داریم ، حافظه‌ی تاریخی خود را پاک کنیم و به قلب واقعیت ها بپردازیم. اینگونه است که تفاوت نگرش سیاسی ما ایرانیان با کشورهای توسعه یافته مشخص می‌شود ما دائماً به دنبال آوار سازی از گذشتگان هستیم و خود را برگزیده ای از جانب خداوند و مردم می دانیم که باید از گذشته آوار برداری کنیم! این دور و تسلسل در جامعه ای که لباس جمهوریت پوشیده ایم و تفکّر ایلیاتی را یدک می‌کشیم دائما تکرار می شود.
* به یاد دارم در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ ، مرحوم هاشمی رفسنجانی گفتند: « ما با اسرائیل سر جنگ نداریم، اگر کشورهای عربی خواستند و جنگیدند ، ما از آنها حمایت می کنیم.» ۱۴۶ نماینده در اعتراض به یک اظهار نظر نامه ی چهار ماده ای شدیداللحنی نوشتند و نماینده وقت سمنان نیز تنها نماینده ای از استان بود که آن را امضاء کرد؟ پس از آن ۲۰۰ نماینده به شورای نگهبان به واسطه‌ی رد صلاحیت هاشمی تبریک گفتند، در بیست و چهارم اردیبهشت سال ۹۲ حتى جلسات مکرّر پایگاه‌های مقاومت تشکیل و اعلام می شد اگر هاشمی تایید شود، ایشان قدرت اداره کشور را ندارد و به او رأی ندهید، اینها بانیان فتنه ۸۸ و رهروان فتنه‌ی ۹۲ هستند و …
قالیباف نیز در بیست و چهارم اردیبهشت همان سال اعلام می کند که خروجی اقتصادی، فرهنگی آقای رفسجانی در این سالها چه بوده است؟ ده‌ها نفر از اصول گرایان در این زمان به تخریب دوران مدیریت ایشان بر کشور دست زدند از رسانه های زنجیره ای تا صدا و سیما و تریبون داران پر مدعا و…
آیا براندازان از دل رفتارمان با سیاستگران و مخالفین نظرات سیاسی مهندسی شده، متوّلد و به وجود نمی آیند ؟ مگر قانون اساسی را نخوانده‌ایم که بر اساس اصل ۵۷ آن « همه قوا زیر نظر ولایت مطلقه فقیه قرار دارند» زیر نظر قرار داشتن از نظر سلسله مراتب اداری و سازمانی چه معنایی را تداعی می کند؟
* چرا باید آرا و نظرات احمدی نژاد، خاتمی و روحانی و … را در فضای مجازی جستجو کنیم و صدا و سیما اجازه بیان نظرات روسای جمهوروسایر سیاستگران پیشین را نداده و مکرّر مصاحبه های سید حسن نصرالله را زنده پخش می‌کند؟ آیا این خود توهین به آرای مردم و بی تفاوتی اجتماعی نیست؟ در همین زمان که هاشمی تخریب می شد، آرای دیگران درباره شخصیت سیاسی او منتشر می شد که با نظرات افراطیون داخلی بسیار متفاوت بود ؛ از نلسون ماندلا که او را شخصیتی کم نظیر می نامید تا فیدل کاسترو که هاشمی را شخصیتی انقلابی و کارکشته با مدیریتی ایده‌آل معرفی می کرد و … روزنامه الوطن نوشت: پیروزی هاشمی آغاز دوباره رابطه ایران و عربستان است و المانیتور تیتر زد» زیرکی هاشمی ۳۵ سال محبوبیت برای مردم ایران» میلیونها خبر در آمدن هاشمی به جهان مخابره می شود و صدای آمریکا می گوید که «آمدن هاشمی بساط تحریم انتخابات را بر هم زد»؟
+به راستی آیا شورای نگهبان در برابر «وجدان و تاریخ» چنین حرکاتی را توجیه می کند؟ آیا واقعا کهولت سن مطرح بود ؟ قطعاً تاریخ پاسخ خواهد داد . در کشور ما تمرین دمکراسی به خصوص برای حکمرانان یک ضرورت است تا معنای جمهوری را در عمل دریابند و به جای فرار از عملکرد خود و وعده و وعیدهای توخالی، فرافکنی عملکرد ضعیف خود را به نام آوار برداری از گذشته ، توجیه نکنند…