غلامرضا قدس-خادم و خطر
- شناسه خبر: 13767
- تاریخ و زمان ارسال: 14 بهمن 1402 ساعت 11:17

لیست کسانی که جریان راست و انقلابیها بعد از یک دوره حمایت سفت و سخت از آنها با دستان خودشان- حذفشان کردند بسیار بلند بالاست. اما در میان آنها نمیتوان از نام دکتر محمود احمدی نژاد به راحتی عبور کرد.«خادم ملت» «دزد گیر ۸۸» «دلاور هستهای» از جمله عناوینی بود که با آن احمدی نژاد را ستایش میکردند.روزگاری وقتی از اولین سخنرانی در سازمان ملل برمیگشت مسئولان ارشد نظام شبانه برای استقبال به پای هواپیمای او رفتند تا قهرمانی را که در دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل بر دهان استکبار سیلی محکمی زده بود بغل کنند. همانها کمتر از ۸ سال بعد به تندترین لقبها خطابش کردند. آن کسی که در سال ۸۴ خواب دیده بود که «دکتر احمدینژاد مورد تایید امام زمان (عج) است و باید به او رأی داد بعدها از او با عنوان، «بزرگترین خطر» یاد کرد.
روایت احمدی نژاد و اصولگرایان روایتی عجیب و درس آموز است همان ها که روزگاری گرد او جمع شدند تا از پیروزیاش در انتخابات ۸۴ فرصتی برای احیای خود در سیاست پیدا کنند، بعدها دو نفر از نزدیکانش را با وضع اسفبار به دادگاه بردند. از بقایی که در زندان دست به اعتصاب غذا زد و اسفندیار رحیم مشایی که در دادگاه به نشانه اعتراض لباس از تن خود درآورد و به هوا پرتاب کرد. احمدی نژاد که روزگاری اصولگرایان برای حضورش گوسفند قربانی میکردند به همان نقطهای رسید که دیگرانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی و دکتر علی لاریجانی رسیدند.
رد صلاحیت در انتخاباتهای ۹۶ و ۱۴۰۰ سرنوشت و میانه او با انقلابیون رقم زد. از قراین چنین برمیآید در این ایستگاه قرار است آقای دکتر حسن روحانی از قطار یک دست سازان پیاده شود. کسی که سالها سابقه حضور در سطح اول اجرایی و امنیتی کشور را دارد و در انتخابات ریاست جمهوری بیشترین رأی مردمی و حضور در جبهه را داشته است.
علی لاریجانی که روزگاری با جنجال «کنفرانس برلین» محبوب القلوب جریانهای سوپر انقلابی بود، بعدها همانها در حسینیه اعظم قم با لنگه کفش و مُهر از او پذیرایی کردند. داستان دکتر لاریجانی اما داستانی تکراری است اصولگرایان و سوپر انقلابی ها با همه یاران خود همین کار را کردند. از احمدی نژاد تا اکبر هاشمی رفسنجانی. از لاریجانی تا سرافراز و روحانی. ستاره بخت و اقبال این افراد تا زمان خاص برای بدنه سوپر انقلابی درخشش دارد، بعد از مدتی آنها به تیر غیبی گرفتار میشوند که همه آنها را شامل میشود.تیر غیبی با عنوان «نداشتن عقد اخوت» این در شرایطی است که فرهنگ اخوت نیاز راهبردی همه گروهها و نحلههای سیاسی امروز جامعه ماست.
هم در داخل برای انسجام و پیشرفت کشور- هم برای بهتر شدن حال مردم و هم در جهان برای یاری مظلومان. با فرهنگ برادری است که میشود موانع را از سر راه برداشت. میشود نمرات منفی را در مدار کاهشی قرار داد. میشود بارهای بر زمین مانده را برداشت جز این هم راهی نیست که اگر بود تاکنون هزار بار به مقصد رسیده بودیم و سنگریزهای هم سر راه نبود این که سنگریزهها کوه میشوند به این خاطر است که با آن فرهنگ – قهر کردهایم.میپنداریم هرکس صدایش بلندتر باشد انقلابیتر است هر کس کلماتش بیشتر دیگران را ناخوش اید و روان شان را بفرساید، بیشتر ثواب میبرد.
میپنداریم هر کس درجنجال، هیاهویش بیشتر بود، درجه خلوص بیشتری دارد- حال آن که این نیست. انقلابی، هم خوب حرف میزد و هم حرفهای خوب میزند نه تنها اخلاق و عقلانیت دینی این را میپسندند که عقلانیت ابزاری هم برای موفقیت، پای رفتاری چنین را امضا میگذارد.
با کف بر دهان آوردن و رگ گردن کلفت کردن و جدال- کسی از مرز جهالت عبور نمیکند که اگر راهش این بود بلند کلامان و تند رفتاران اکنون در قله موفقیت و محبوبیت و سعادت بودند.
چنین نیست اما «بلند گو زبانان» را کسی دوست ندارد. تندروها سریعتر از تصور از آن سوی بام میافتند.
این را هم همه ما تجربه کردهایم اگر قرار باشد فهرست کنیم سیاهه ای بالا بلند شکل خواهد گرفت. خردورزی اقتضا میکند خوب بگوییم و حرف خوب بزنیم و اخلاق حسنه داشته باشیم تا نتیجه ی خوب بگیریم این بایستگی را در همه حوزهها باید رعایت کرد به ویژه امروز در موضوع حمایت از فلسطین باید رسم الخط رفتاری همگان باشد.
نبایدمیدان به دست بد پنداران بدگو باشد که از پارههای پیکر شهدای غزه میخواهند سنگ بسازند و در ترازوی رقیب بگذارند…
بگذریم، صحبت از پیاده کردن یاران دیروز انقلاب از قطار سوپر انقلابیها بود که رسیدیم به دکتر علی لاریجانی و
دکتر روحانی ، حالا با پیاده شدن اینها نوبت به نفرات بعدی خواهد رسید اینها تمام شدنی نیستند بعد از این قرعه به نام چه کسی زده خواهد شد الله اعلم.
یک دست سازانی که روزگاری برای افراد سرودست میشکنند بعد از یک دهه خودشان با دست خودشان این افراد را نابود یا خانه نشین میکنندو این نابودی را با تیر «نداشتن عقد اخوت» توجیه میکنند آنها به راستی نشان دادند به هیچکس وفادار نیستند و به راحتی افراد را از جایگاه رفیع و عزتمندانهاش به زیر میکشند
غافل از اینکه در تکرار تاریخ بالاخره این تبر روزی به ریشه آنان نیز اصابت خواهد کرد. به یاد داشته باشیم که در گذر زمان آسیاب به نوبت است