«ظریف و پرطاووس»/ به قلم سردبیر
- شناسه خبر: 14757
- تاریخ و زمان ارسال: 2 مرداد 1403 ساعت 12:30

۱- رسول رحمت و هدایت (ص) فرمودند:«قَصَم ظَهری رجلان: عالم متهتک و جاهل متنسکّ.» (دو کس پشت مرا شکستند: عالم رسوا و عبادت کننده ی نادان) و در طول تاریخ اسلام، هر فاجعه ای اتفاق افتاد، اگر محراب کوفه و دشت نینوا به خون پاک ترین پاکان، رنگین شده از این دو گروه بوده است : خواص مفتضح و عوام دنباله رو غیر متعقل! سر فرو بردن به چاه و درد دل، ناشی از همین دو گروه بوده است به قول ملک الشعرا بهار :«سر فرو برد به چاه و غم دل گفت امام/ داد از دست عوام» عوامی که آلت دست و اسیر هیجان و احساسات ویران گر است و پیامدش: حمله به سفارت آمریکا و انگلیس و عربستان و آن همه هزینه که سر به آسمان می کشد!
۲- نماز جمعه جایگاه عبادت است و وحدت و تعلیم دین والقای بینش و روشنگری از آنچه باید باشد و نیست؛ یعنی اخلاق. چنانچه غیر از این باشد به فلسفه ی این نماز و حکمت عبادت و سیر از موجود به مطلوب، عمل نشده است و باید فکری کرد!
۳- آنچه در جمعه ی گذشته (1403/۳/۲۹ ) در نماز جمعه اتفاق افتاد، با تأسف و تأثّر فراوان، تکرار شکست هنجارها بود چنان که در همین مکان، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی مورد اهانت واقع شدند و دو وزیر خاتمی (مهاجرانی و نوری) کتک خوردند!
تنازل این جایگاه را مقایسه کنید با نماز جمعه ای که با طالقانی و منتظری و رهبری برگزار می شد با آن شکوه و وقار و وزانت.
4-بی احترامی به محمد جواد ظریف، سیاست مدار کم نظیر ایرانی که حتی دشمنان این مرز و بوم ، کیاست و قابلیت وی را به عنوان یک سیاست مدار قابل و برجسته، ستوده اند(بیان هنری کی سینجر، سیاست مدار بزرگ آمریکایی) با شعارهای «ظریف برو گم شو» و «ظریف گورت را گم کن» !
حال باید پرسید که آیا این فرد خیانتی مرتکب شده است؟ آیا در عین بی خبری اش ، باغی را به نامش قباله زده اند؟ آیا در اختلاس سه و نیم میلیاردی چای دبش، صاحب کیسه ی اصلی و فرعی است؟ آیا دلارها را برداشته و از مرز دیگران به کانادا رفته ؟ …
چنین جسارت هایی دنباله ی همان تفکری است که هم انقلاب و هم ایران را ملک طلق خود می داند و با وقاحت تمام می گوید: ایران، مال حزب اللهی هاست و اگر دوست ندارید و با وضع موجود سازگار نیستید، از ایران بروید! و ناشی از همین تفکر نا هنجار و ویرانگر است که در انتخابات اخیر علی رغم همه ی زمینه سازی ها، ۵۰ در صدپای صندوق آرا نمی آیند چون وقتی انقلاب و ایران متعلق به آنان
نباشد، چرا بیایند؟
اگر قصد بیدارباش بود چرا این شعارها در مورد باغ از گل و چای دبش و…. کوتاه آمد؟ مگر هدف متعالی امر به معروف و نهی از منکر به غیر از این است؟ بیهوده نیست که دولتمرد دولت احمدی نژاد می گوید در این ماجرا باید دست اسرائیل را دید و از قضا پر بیراه هم نیست !
واقعیت آن است که ظریف در رأس شورای راهبردی دولت چهاردهم است که می گوید: در دولت چهاردهم از همه ی قومیت ها و قابلیت ها استفاده خواهد شد، این یعنی مصداق آیه ی شریف سوره ی مبارک واقعه : «خافضه رافعه» (همه ی آنانی که به ناحق، پایین کشیده شده اند، بالا خواهند رفت و دیگر ، نشانی از مجاهدان شنبه و خالص سازی ها و قلع و قمع اهلیت ها نخواهد بود!)
در چنین صورتی بدیهی است که کاسبان تحریم و به ناحق بالا رفته ها و منسوبان سببی و نسبی آقازاده پشت این شعارهای اهانت بار و سنت شکن باشند و گرنه مگر ایران چند تن به مانند محمد جواد ظریف دارد ؟ آیا خیانت کرده است که با این شهر، آن شهر رفتن خود درصدی از آرای انتخابات را که مرضی حاکمیت است، بالا برده؟ و با این همه اعلام نموده است که در دولت دکتر پزشکیان شغلی را نخواهد پذیرفت اما به هر حال حکایت ، مضمون این شعر مولاناست:
دشمن طاووس آمد پّر او
وی بسا شه را بکُشته فرّاو
ای من آن آهو که بهر ناف من
ریخت آن صیاد خون صاف من
در اینجا چه قدر وجه پیدا می کند « جامعه شناسی نخبه کشی در ایران » زنده یاد «رضا قلی» و مردمی که شرایطی پدید آوردند و فضایی ساختند تا حاج میرزا آقاسی بر مسند قائم مقام فراهانی بنشیند و امیر کبیر را رگ زدند تا میرزا آقاخان نوری معلوم الحال بر تخت صدارتش تکیه بزند. آنها نه حلقوم قائم مقام که گلوی بیداری ایران را فشردند و نه رگ امیر کبیر بلکه رگ پیشرفت و توسعه ی ایران را زدند تا همچنان در سیر قهقرایی باشیم و اکنون هم مرفهان بی درد وضع موجود بدین خیال اند و ظریف،بهانه ای بیش نیست!