سه ساعت، سه ماه، یک قرن/ دکتر محمد همتی
- شناسه خبر: 15890
- تاریخ و زمان ارسال: 18 آذر 1403 ساعت 12:27

در هفته گذشته سه خبر از سه کشور مختلف یعنی کره جنوبی، فرانسه و سوریه منتشر شد که ظاهراً ارتباطی با هم نداشتند ولی با کمی دقت نظر و نگاهی تحلیلی می توان رابطه معنی داری بین آنها پیدا کرد.
در کره جنوبی رئیس جمهور این کشور بنا بر دلایلی حکومت نظامی اعلام می کند و ارتش هم وارد عمل می شود وبلافاصله مردم، مجلس و نهاد های مدنی وارد صحنه می شوند و ظرف سه ساعت ارتش را مجبور می کنند به پادگانها بازگردد، رئیس جمهور دستور حکومت نظامی را لغو می کند و بسیاری از اطرافیان رئیس جمهوری استعفا داده و از مردم عذر خواهی می کنند و زمینه استیضاح رئیس جمهور فراهم می گردد و از یک فاجعه ای که می توانست کشور را دچار تنشها و آسیب های جدی نماید پیشگیری می شود.
در فرانسه دولت این کشور که سه ماه است بر سر کار آمده است بودجه ای را ارائه می دهد که می تواند باعث کاهش قدرت خرید مردم شود و در عین حال برای اجرایی کردن آن در صدد دور زدن مجلس برمی آید و واکنش مجلس هم رای عدم اعتماد به این دولت سه ماهه بود که منجر به سقوط آن می شود تا طی فرایند قانونی دولت جدید بر سر کار آید و مطابق خواست ملت و نمایندگان آنها و در چارچوب قانون عمل نماید.
و اما خبر سوم در مورد گروه های مسلح مخالف بشار اسد بود که ظرف چند روز شهرهای مهم سوریه را تسخیر کرده و به سوی پایتخت در حرکت هستند. سوریه که دهه های متمادی است حزب بعث بر آن حاکم بوده و تک حزبی است و حکومت ازپدر به پسر به ارث رسیده است در سال ۲۰۱۱ اعتراضات داخلی در این کشور آغاز شد و از این شرایط گروه های افراطی داخلی و خارجی از جمله داعش سوء استفاده کرده و جنگ تمام عیار داخلی را آغاز نمودند که با حمایت ایران و روسیه درآبان سال ۱۳۹۶ خورشیدی این جنگ با غلبه دولت بشاراسد به پایان رسید و شهید سلیمانی پایان داعش را اعلام کرد و از آن سال حدود هفت سال می گذرد و قرار بود اصلاحاتی درساختار حکومت سوریه از جمله در قانون اساسی صورت گیرد که متاسفانه این اتفاق نیفتاد و مجددا زمینه برای شورش های جدید فراهم گردید و کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل و ترکیه و برخی جریاناتی که به دنبال سوء استفاده از چنین فضایی بودند وارد عمل شده و ظرف چند روز در هفته گذشته بخش عمده ای از کشور سوریه به تصرف گروهای معارض و معاند درآمد و این کشور در آستانه فروپاشی و سقوط قرار گرفته است در صورتی که می شد از اشتباهات گذشته درس گرفت و با انجام اصلاحات ساختاری و قانون اساسی رضایت مردم را جلب نمود و زمینه فرصت طلبی معاندان ، تندروها و عوامل داخلی و خارجی آنها را از میان برداشت .
در تاریخ معاصر کشورمان ایران، اگر بررسی دقیق و عمیقی داشته باشیم می بینیم هر زمان نیاز بوده اصلاحاتی صورت گیرد لاجرم باید انقلاب و جنگی رخ دهد و معمولا بصورت هوشمندانه و پیشگیرانه چنین اتفاقی نمی افتد. از این رو بعد از فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه و در سال ۱۲۸۵ خورشیدی که منجر به اصلاحات نسبی در ساختار حکومت وقت بود تقریباً درسایر موارد بیشتر قوه قهریه و رویارویی های شدید و یا خونین
منجر به تغییرات ویا اصلاحاتی شده است که طبعا می تواند تبعات و خسارات جبران نا پذیری را برای کشورمان به همراه داشته باشه و ضمن اینکه عملا اصلاحات مورد نظر با تاخیر طولانی صورت می گرد در عینی حال رسیدن به شرایط ثبات و آرامش هم به درازا خواهد کشید.
و این دقیقا تفاوت کشورهای توسعه یافته با کشورهای جهان سوم است که در آنجا اصلاحات طی چند ساعت، چند روز و یا چند ماه و قبل از بحرانی شدن و از کنترل خارج شدن اوضاع صورت می گیرد ولی در اینجا به دلایلی که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد اصلاحات سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به کندی و با هزینه های سنگین صورت می گیرد که برای حل این معضل اساسی در گام اول باید گفتگو های فراگیر در محافل علمی و مردمی برپا گردد تا کشور و ملت عزیزمان بیش از این دچار خسران و زیان نگردند.