دکتر احمد همتی-بحران غرب آسیا و تدبیر ما
- شناسه خبر: 13790
- تاریخ و زمان ارسال: 15 بهمن 1402 ساعت 11:18
غرب آسیا دهه های متمادی است که درگیر کشمکشها، نزاعها و جنگهای ویرانگر و نابود کننده است و خسارات فراوان و غیرقابل جبرانی را به کشورها و ملتهای این منطقه وارد کرده ولی شاید هیچگاه این درگیریها به این گستردگی و پیچیدگی نبودهاند و با حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل روند جدیدی پیدا کرده است. در سالهای اخیر و به ویژه در ماههای گذشته بسیاری از کشورهای جهان از جمله قدرتهای بزرگ جهانی به طور مستقیم و غیر مستقیم درگیر جنگهای این منطقه شده و یا به آن دامن زدهاند و هر کدام نیز اهداف و منافع خاص خود را دنبال میکنند.
در حال حاضر و در شرایط موجود دامنه جنگ روز به روز گستردهتر میشود و بعد از کشته شدن سه سرباز آمریکایی در اردن و حمله تلافی جویانه آمریکا در اولین دقایق بامداد شنبه در سوریه و عراق به مواضع نیروهای نظامی و شبه نظامی مورد حمایت ایران این نبردها وارد مرحله خطرناکی شدهاند که ممکن است این وضعیت از کنترل خارج شده و فجایع بزرگی را به بار آورد.
با توجه به شرایط به وجود آمده و خطرات جدی و تهدیدهای کم سابقه ای که کشورهای غرب آسیا و همینطور جهان را تهدید میکند توجه به چند نکته حائز اهمیت و حیاتی است
نخست: دنیا و سیاستمداران و سیاستگذاران جهانی و منطقهای باید عقلانیت بیشتری به خرج داده و با خردورزی و دوراندیشی و با هماندیشی و تشریک مساعی بیشتر از حوادث مصیبت بار دیگر پیشگیری نمایند و مدیریت جهان از جمله غرب آسیا را منطقیتر و عقلانی تر پیش برند.
دوم: کشور ما ایران هم به لحاظ موقعیت مهم و استراتژیک خود و هم از نظر دیدگاههای منحصر به فرد و ویژهای که دارد در شرایط حساس و سرنوشت سازی قرار گرفته است و به همین جهت نیاز به تدبیر و درایت ویژهای دارد و برای نیل به این هدف باید از نخبگان و اندیشمندان خود در عرصههای مختلف از جمله سیاستگذاریها استفاده نماید.
سوم: در این اوضاع بحرانی، دنیا به ویژه منطقه خاورمیانه و غرب آسیا بیش از گذشته نیاز به همگرایی و همکاری دارد تا بتوان عوامل جنگ افروزی و تنشزا را مهار کرده و صلح و آرامش را به ارمغان آورد.
چهارم: همه ما باید توجه نماییم که عرصه سیاست گذاری داخلی و خارجی و روابط بینالملل بسیار تخصصی بوده و از ظرایف خاصی برخوردار است و در واقع این بخش، راهبردها و خط مشیهای سایر قسمتها از جمله عرصه اقتصادی و نظامی را تعیین میکند بنابراین اگر این قاعده وارونه شود و تفکرات نظامی و پادگانی به حوزه سیاسی و سیاست گذاری وارد شده و به آن چمبره زند و مسلط گردد میتواند برای ما بسیار فاجعه بار و جبران ناپذیر باشد.
پنجم: هدف قرار دادن نیروهایمان در سوریه، لبنان، عراق و حتی ایران که واکنش انفعالی نیز به همراه داشته است میتواند تبعات زیادی به بار آورد و تهاجم گستردهای را علیه کشورمان و منافع ملی ما در پی داشته باشد که باید برای آن چارهاندیشی کرد و راهکار مناسبی برای آن جستجو کرد.
ششم: حمایت یا تقویت نیروهای مقاومت اگر با هماهنگی و رضایت دولت و ارتش کشور متبوع نباشد میتواند تبعات زیادی داشته و حتی نتایج عکس به همراه داشته باشد و حتی باعث ایجاد خلل در روابط ما با کشورهای همسایه و منطقه گردد بنابراین تصمیمگیریها در این زمینه باید به صورت ملی و منطقهای انجام شود.
هفتم: در این شرایط دشوار و سرنوشت ساز که در کشورهای منطقه و کشور ما حاکم است نباید به هیچ عنوان حمایت و اعتماد مردم را از دست بدهیم و نقش ان ها را در عرصه های مختلف کمرنگ نماییم.اگر حاکمیت مردم را به حساب نیاورد قطعا مردم نیز حاکمیت را به حساب نخواهند آورد و در آن صورت چالش های پیش رو روز به روز بیش تر شده و حل آن ها غیر ممکن خواهد بود و تهدیدات جدی متوجه ایران زمین و ملت آن خواهد شد که ظاهرا تفکرات بسته و غیر هوشمند هنوز به این نتیجه نرسیدند و تا دیر نشده باید با استفاده از نیروهای خبره، اندیشمند، دلسوز که منافع ملی برای آنها اصل است نه منافع شخصی، ایران عزیزو مردم آن را از گرداب عظیم حوادث ویرانگر آینده نجات دهیم.