درسی که باید در کشور داری آموخت/به قلم سر دبیر
- شناسه خبر: 14429
- تاریخ و زمان ارسال: 5 خرداد 1403 ساعت 12:31
از آخرین نشست سران اتحادیه ی عرب ، خبرهای عبرت آموزی به گوش می رسد به اینکه سوریه با حضور و امضای بیانیهی کشورهای عربی در منامهی بحرین، از حق حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه ی همیشه ایرانی، دفاع کرده است. چنین همراهی با دولت های عربی، از نظر احساسی و اخلاقی بی وفایی و از پشت خنجر زدن محض نسبت به کشوری است که ده ها میلیارد دلار از دهان ملت خود گرفته تا از رژیم اسد دفاع کند و در این راه، عزیزترین و فدایی ترین جوانان و مردان خود را تحت عنوان مدافعان حرم به قربانگاه سوریه فرستاده است ، لذا باید چنین و چنان کرد. به غیر از این سند آشکار پیش از این نیز در شهادت دلاوران ما چنین شایع شده بود که در وقت حمله ی اسرائیل پدافند های روسی سوریه خاموش میشود و نشانی هدف را هم سوریه در اختیار رژیم تل آویو میگذارد تا روسیه در سوریه، رقیبی به نام ایران نداشته باشد و پُر بیراه نیست اگر امضای چنین بیانیه ای یکی از مواردش همین باشد که در مورد خلف وعده و خنجر از پشت زدن روسیه برما، سابقه و قراین و شواهد تاریخی و مستند وجود دارد که آخرین آنها کشاندن پای ما در جنگ با اوکراین است
اما از منظر سیاست و کشور داری و مصالح عمومی و منافع ملی، سوریه، آینده نگرانه و سیاستمدارانه عمل کرده است و بقای رژیم بشار اسد هم در این نگرش و کنش است که به مواردی از آن اشاره می شود؛ نخست می خواهد عذر حضور ایران را در سوریه، محترمانه بخواهد چنان که دولت عراق هم گام در چنین را هی گذاشته است که شواهدی چند جانبه دارد چون افکار عمومی کشورش در مایه های استقلال چنین میخواهد و
حمله های مکرر اسرائیل به پایگاه های ایران، به سوریه هم آسیب فراوان می زند و هم استقلالش را به زیر سوال میبرد.
دوم: همراهی با دولتهای عربی با آن وسعت مالی و وعده های پیدا و پنهان شان ، میتواند بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی سوریه را حل کند. ضمن آن که رابطه با جهان عرب، رابطه اش را با غرب، بهبود خواهد بخشید سوم: به جای ایران، چین را جانشین خواهد کرد که توانی غیر قابل مقایسه با ایران دارد ، چهارم: در این شرایط از نظر داخلی نیازی ندارد حتی به زیان خود و آینده ی خود می داند که حکومت دینی، جای پای خود را در آن کشور باز کند، چهارم: بشار هم پسر حافظ اسد است که در هرکجا منافعی میبیند اعم از شرق و غرب، رخت خود در همان جا بیفکند و …..
این ها همه در عالم سیاست، معمول و متداول است اما ما آن را غیر منتظره و بیوفایی و عبرت آموز تلقی میکنیم در حالی که باید از این مکتب سیاسی و روابط بین الملل، نکته ها بیاموزیم تا از این فضا، احساس و عاطفه بر ما غلبه نکند ، کاری که بارها در حق سوریه و افغانستان و عراق و حتی «بوسنی و هرزگوین» کرده ایم و هزینه های سنگین به زیان ملت خود هم بی هیچ پرداخته ایم و سببی است از جا ماندن از مسیر توسعه رشد در مقابل همراهان و هم سنخان خود که کشورهای پیرامونی از ریز و درشت بسیار عقب تر از همراهانی مثل ترکیه بوده اند و حال تأمل کنید که همین عقب مانده های دیروزی، چقدر سرمایه های انسانی قابل و نیز مادی ما را جذب خود کرده اند و از این درایت و سیاست خود بهره ها می برند بگذریم که اکنون چه تخصص ها و مهارت ها و قابلیت هایی پرورده در دامان ایران در خدمت آمریکا و اروپا و کانادا و استرالیا و حتی عمان و کویت و عراق و… هستند و ما از بی چادری، بی بی خود را در خانه نشانده ایم و حسرت آن دلارهایی را می خوریم که از ماست اما در دست غیر ماست ! و سخن پایانی، موقعیت سوریه به عنوان اولین سنگر و خاکریز محور مقاومت در مقابل رژیم توسعه طلبی به نام اسرائیل است که هوای حضور در حواشی دجله و فرات را در سر می پروراند و هرگز نباید از دستش داد چون از دست دادن سوریه، از دست دادن عراق را در پی خواهد داشت با توجه به اینکه عربستان و امارات، روابط بسیار گرم و البته به ظاهر مشروطی با تل آویو دارند و از این سو، جای پای اسرائیل در منامه و باکو و کردستان عراق، محکم است، اینجاست که باید از تلقیات احساسی گذشت و درس سیاست کشور داری را آموخت نه آنکه ادای سیاست را در آورد!