خطای ادراکی/غلامرضا قدس
- شناسه خبر: 14795
- تاریخ و زمان ارسال: 13 مرداد 1403 ساعت 11:54

دلش انگار پر است – پُرپُر – حرف که می زند علتش معلوم می شود. احساس خالی بودنِ پشتش در امروزی که از فردایش بیشتر میترسد. را ننده محترم اسنپ. قبل از آن که من وارد خود روش شوم حرف هایش را بیرون می فرستد. حرف هایی که گاه احساس می کنم خالی تراز پشت و پناهی است که احساس می کند و نپرسیده می گوید که لیسانس است. بازنشسته شده و اکنون بیست میلیون حقوق می گیرد. دیر ازدواج کرده و حالا دو دختر دم بخت دارد. اما زندگیش سامانی که می خواهد ندارد. به خود حق می دهد که صحبت هایش از هر چه امید و آرزوست خالی باشد. می گوید چند دهه کار کرده است و باز هم در بازنشستگی باید بیشتر کار کند تا چرخ زندگیش بچرخد. حرف های او و غبار بر انگیخته ای که همیشه پیش چشم می بیند مرا به یاد یکی از مسئولان انداخت. وقتی که چند نفر از شرایط سخت زندگی مردم گفتند و نوع نگاه آحاد جامعه را به امروز و فردا برایش شرح دادند به تندی گفت شما دچار «خطای ادراکی» شده اید همان چیزی که دشمن طراحی کرده است. صلاح دیدند تا آنها را در شمار دشمنان دسته بندی نکرده – سخن به پایان ببرند و چنین هم کردند، اما از آن جا که پا به خیابان گذاشتند شرایط بازار و قدرت خرید مردم را رصد کردند با خود گفتند آن مسئول محترم پیش از ما دچار خطای ادراکی و سفید پنداری اوضاع شده است. ما خبرنگاریم. عادت کرده ایم به چشم خود ببینیم. با واقعیت مواجه شویم و با متر و معیار عینی همه چیز را اندازه بگیریم. با صداقت هم، نه شنیده ها یا مجازی خوانده ها که واقعیت های کف جامعه را به قلم می آوریم تا کلمات پیغام شوند برای مسئولان که بیش از همیشه توجه و نگاهشان به مردم باشد. این آقای لیسانسیه که بیش از یک کارمند و کارگر حقوق می گرفت و فرصت کار با خودرو را هم داشت به خود حق می داد بنالد و گلایه کند. نمی دانم آیا به مردمی که گاه به قدر کافی در آمد ندارند حق می دهیم نهال ناله را در سرزمین دل بیرون برانند؟ اگر صدای شان را به توجیه «خطای ادراکی» ناشنیده بگیریم چه حجتی خواهیم داشت در برابر خدا که برای عیال او چنین روزگاری را رقم زده ایم ؟ من در قیاس با اکثریت ملت و حقوق بگیران – جناب این لیسانسیه را بر خور دار می دانم، اما او هم از تراز زندگی که باید داشته باشد خود را عقب مانده می بیند و از این بابت دل به فرداها ندارد، حال دیگران که سخت تر وسردتر از «هال بی فرش و غبار گرفته» خانه ی اجاره ای شان است نمی خواهم دوباره به «خطای ادراکی» متهم شوم. شخصاً هم به فردا امیدوارم و برای همه گیر شدن همدلی و همراهی و اثر گذاری آن تلاش می کنم، اما به خود حق می دهم با صدای بلند به کلمات صریح به مسئولان محترم بگویم با تدبیر امور و کنترل تورم وگرانی- عزت ملی را چند پله بالاتر ببرید. این گونه نشود که در سال گذشته بانک مرکزی به این نکته اشاره داشت که با برنامه ریزی صورت گرفته، جهش ارزی سال آینده (یعنی امسال) توهمی بیش نیست و مردم به شایعات توجه نکنند! اما حال که فنر نرخ ارز در رفته که باید در می رفت و اوضاع بازار را به هم ریخت – لابد رئیس بانک مرکزی هم انتظارات تورمی – تهدیدات دشمنان و شیطنت های رژیم جنایتکار اسرائیل را عامل اصلی این وضع آشفته معرفی می کند و عوامل خارجی و داخلی استکبار جهانی را عامل آن می نمایاند و اشتباهات بارها تکرار شده نظام سیاست گذاری و دخالت های بیجای دولتی را به روی خویش نمی آورد و در این میان مردم می مانند و نوسانات متعدد تورمی و افزایش قیمت هایی که زندگی را به کام شان تلخ کرده است. حق این مردم است که زندگی شان علاوه بر امنیت حداکثری – آرامش هم داشته باشند نسبت به همه ی و عده هایی که به مردم داده ایم باید «صادق الوعده» باشیم. این می تواند برای عملیات های بزرگی چون « و عده صادق» هم پشتوانه سازی و حتی افق گشایی کند بیشتر به مردم بیندیشیم و برای حال بهترشان برنامه ریزی کنیم.