تربیت پزشک ها یا عطار باشی ها؟ – میهن ملک زاده
- شناسه خبر: 4252
- تاریخ و زمان ارسال: 18 بهمن 1401 ساعت 0:42
تربیت پزشک ها یا عطار باشی ها؟ – میهن ملک زاده
این روزها آن قدر اخبار عجیب و غریب می شنویم که گاهی در صحت و سلامت عقل گوینده اش نیز شک می کنیم؛ افرادی که با توجه به جایگاه و مسئولیت هایی که دارند، انتظار گفتار و رفتار سنجیده تری از آنها می رود.
اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش در سومین جشنواره طب ایرانی مبنی بر این که «طب ایرانی باعث ارتباط با فرهنگ اصیلمان میشود و آموزش و پرورش آمادگی تدارک تشکیلات دانشآموزی و تاسیس هنرستانهای طب ایرانی را دارد تا از ظرفیت معلمان و دانشآموزان در این مسیر استفاده شود.» واکنشهای بسیاری را برانگیخته است.
این در حالی است که سالهاست صاحبنظران و دلسوزان عرضه آموزش و پرورش و تربیت با گوشزد نمودن برخی مشکلات اساسی در نظام آموزشی ما زمینه تعامل و اصلاح را فراهم کرده و راه را باز گذاشته اند تا مدیران و مسئولان از پیشنهادها و توصیه های بهبود دهنده شان بهره مند شوند.
حال دیگر بر کسی پوشیده نیست که نظام آموزشی ما در بسیاری از امور خود دچار خطا و سهل انگاری و چه بسا بیهوده کاری شده است اما گویا هر که بر مسند می نشیند عزم و اراده ای برای اصلاح اشتباهات گذشته و ارائه راه کار و برنامه عملی سنجیده و اصولی ندارد و یا کسی نمی آید که اساسا دغدغه آموزش،پرورش و تربیت را داشته باشد. با این همه نواقص که برشمردن تک تک آنها طومار عریض و طویلی خواهد شد چرا باید مدیران آموزش و پرورش به جای پرداختن به چنین نواقصی مسائلی را مطرح کنند که هم واکنش و خشم اهل فن را برانگیزد و هم قول نسنجیده شان سند ناکارآمدی شان باشد.
اظهارنظرهای اینچنینی و تربیت نیروهایی که بدون داشتن پشتوانه و زمینه علمی لازم بخواهند از راه میانبر وارد حوزه خدمات سلامت شده، به خیل مداخله گران غیرمجاز در امر سلامت اضافه شوند، قطعا به مشکلات حوزه پزشکی دامن خواهد زد.
درست است که در هنرستان ها دانش آموزان به دانش فنی دست پیدا می کنند و در تمام دنیا هم چنین هنرستانهایی وجود دارد و چه بسا در تربیت نیروی کار از بسیاری مراکز آموزش عالی نیز موفق تر ظاهر شده اند اما گویا متاسفانه جناب وزیر متوجه این مساله نیست که در چنین اظهار نظرها و اعلام آمادگی هایی پای جان و سلامت انسان ها در میان است، و آیا اصلا ایشان می توانند تعریف عاقل و عالم پسندی از «هنرستان طب سنتی» ارائه نمایند تا موافق و مخالف در مورد لزوم وجود یا عدم وجودش فرصت اظهار نظر بیابند؟ شاید یک پزشک بخواهد بعدها در حوزه طب سنتی نیز تخصص پیدا کند اما نکته مهم این است که او دانش اصلی را دارد! وقتی هنوز هم پروندههای پزشکی بسیاری به دلیل قصور پزشکی برای بیماران مشکل آفرین شده است چگونه وزیر آموزش و پرورش فکر میکند که در هنرستان با یک دوره سه ساله میتوان طب سنتی را آموزش داد؟
به قول معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی: « یک دانش آموز که در هنرستان تحصیل میکند نمیتواند جان یک انسان را در دست بگیرد و اگر چنین تفکری در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد باید فاتحه آموزش و پرورش کشور را خواند!»
طبیعتاً طب سنتی میتواند مفید باشد اما باید پزشکان و اهل فن در این زمینه آموزش ببینند و وارد این حوزه شوند. قطعا حیطه آموزش پزشکی بدون متولی نیست پس طبیعی است که صدای عده ای دربیاید. اگر در برخی نقاط دنیا مثلا در چین طب سوزنی برای خود مبانی و جایگاه مشخصی داشته و آموزشگاههایی برای آن وجود دارد به آن دلیل است که «طب چینی» برای خود مبانی دارد. اما آیا همیشه در کشور ما این چنین بوده و هست؟
رضا عطاران در یکی از سریال های طنز رمضانی خود دیالوگ جالب و ماندگاری داشت که می گفت: «چرا قیمه ها رو می ریزید توی ماست ها؟» حالا این حکایت تصمیم گیرندگان حوزه آموزش و پرورش و علم پزشکی ماست!
به تایید و تاکید صاحبنظران،تاریخ طب سنتی یک چیز است و علم طب چیز دیگری! یعنی الان ما با تاریخ طب مواجه هستیم نه الزاما با علم طب زیرا بین این دو تفاوتهایی وجود دارد.نمیشود که یک دانش آموز در هنرستان دوره ببیند و بعد بیمارمعالجه کند به صرف آن که دوره کوتاهی را گذرانده است که با جرأت و یقین می گوییم پر از اشکال و ایراد و نقص بوده و خواهد بود.
از مسئولان آموزش و پرورش، که می دانیم حتما کسانی منتقد صحبت های آقای وزیر هستند، کسی یا کسانی سری به برخی از عطاری ها بزنند آن وقت ببینند که هم عطاری هستند، هم مرکز ارائه محصولات زیبایی و هم مرکز ترک اعتیاد!
با چنین اظهار نظر و اعلام آمادگی سینه چاکانه برداشت ما نیز چنین است که گویا آقای وزیر فرق بین تربیت پزشک و عطار باشی ها را نمی فهمد و نمی داند.