به قلم سردبیر – درسی از اردوغان
- شناسه خبر: 6440
- تاریخ و زمان ارسال: 25 خرداد 1402 ساعت 4:09

اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه که در انتخابات آزاد آن کشور و با نظارت نهادهای بینالمللی، کمی بیشاز نیمی از آرای رأیدهندگان را به خود اختصاص داد، شخصیتی است مثل خیل رهبران سیاسی، دارای تضاد ها و تناقضات رفتاری و گفتاری و تفکّری که از سلطان سلیمان قانونی، سایهی کمرنگی از آن به میراث دارد آنچنان که غایت گفتار و کردار وی، احیای امپراتوری عثمانی است و نیز دستاندازی به حقوق همسایگان که دیوار مرزی بین ایران و ترکیه و نیز سدی که بر فرات ساخت و حقاّبهی سوریه و عراق را مثل آب رودهای مرزی ما به یغما برد و در سیاست داخلی، اشتباهات عجیب اقتصادیاش تورم را در ترکیه به ۸۵ درصد رساند و موجب سقوط ارزش لیر ترکیه شد،با این همه امّا چند ویژگی عبرتآموزی هم دارد: نخست اینکه به محض اشتباه، از خطای خود بازمیگردد و بر زبان می آورد که اشتباه کردهاست، امّا به سبک و سیاق شرقی و خودکامگی که در خون امثال اوست، عذر خواهی نمیکند! از همین جا، فرق جهان حقوقمند توسعهیافته با امثال ترکیه، بهروشنی مشخص میشود. ویژگی دوم وجودیاش که هنوز بیشاز نیمی از مردم ترکیه به او اعتماد میکنند و رای به بقایش میدهند، احترام به مردم و درمیان نهادن مشکلات کشور با آنان است و لابد اهل نظر میدانند که همین رابطهی عاطفی و صدق وی با مردمش باعث شد که تورم۸۵ درصدی در عرض دو ماه به حدود ۴۵ درصد برسد.
امّا نکتهای که بدنهی اصلی این یادداشت است گزینش بانوی نخبهی اقتصادی و اهل نظر در این مقوله، بهعنوان رئیس بانک مرکزی ترکیه است. اردوغان برای انتخاب رئیس این بانک به سراغ بانو «حفیضه ارکان»، فارغالتحصیل نخبه و ممتاز دانشگاه پرینستون آمریکا که برترین دانشگاه آن کشور در رتبهبندی ۲۰۲۰ است رفت تا زمام امور پولی ترکیه را به این بانوی برگزیده و جوانترین پروفسور این دانشگاه است،بسپارد. همان بانویی که دورههای کوتاهمدت در «هاروارد» و چند دانشگاه دیگر گذرانده و مدیریت بزرگترین شرکتها را این استاد برجستهی امور مالی بر عهدهی کفایت خود داشتهاست و دیگر، بازگرداندن «مهمت شیمشک» وزیر موفق دارایی در دوران طلایی اقتصاد ترکیه در سال ۲۰۱۲-۲۰۱۷ ، بر مسندی است که شایستگی مسئولیتی خود را پیش از این نشان داده است و عام و خاص نیز بدین امر معترفاند و لابد نهضت چنین گزینش هایی از اهداف دیگر اردوغان خواهد بود تا بهترین و نخبهترین و کارآمدترین امتحان پس دادهها را برای اعتلای کشوری به نام ترکیه بیاورد. در اینجا داوری کنید که آیا عشق به وطن وتعالی آن بهتر از این می شود؟
و مقایسه کنید با عوامل اقتصادی و رؤسای بانک مرکزی ما بدون آنکه قصد اسائهی ادبی بر جایگاه محترمشان باشد بلکه نوعی گزینش است و اعتلای کشور و زندگی مردم، بدون اینکه سرنوشت سیاسی و اقتصادی ملتی بزرگ به نام ایرانی در نظر گرفته شود. فقط به صرف اینکه از خودیها باشند کفایت میکند. و قیاس کنید- اگر قیاس محک سنجش است- فردی که مدّعی بود که ارزش ریال را در منطقه به درجهای میرساند که دیگر ارزها در مقابلش سپر بیندازند و دستان درماندگی و تسلیم خود را بالا ببرند و به هر ایرانی ۴۵۰ هزار تومان یارانه خواهد داد و ادعّاهای دیگر، بدون آنکه ارزهای کشورهای پیرامونی را بشناسد و ماهیّت کار و مسئولیت را بداند که چیست؟ درست مثل همان فردی که وعدهی عرضهی ۵۰ میلیون واکسن برکت داد امّا از خلف وعدهاش، آب از آب تکان نخورد امّا دستها بود که به زیر تابوت عزیز مردهها و از دست رفتهها میآمد. فقط بههمین دلیل که از محارماند و دوستان و لابد «دوست از دوست، عیبی نمیبیند».این گزینشها و نخبه گزینی ها میتواند عبرتی باشد برای امروز، برای فردا و برای فرداها تا ما هم دنبال خیل نخبه هایی باشیم که به دست خود، نبوغ و نخبگی آنان را به اختیار غرب نهادهایم تا بر ما آقایی کند و چهبسا، نتایج نبوغ شان را به رخ ما بکشد و به ما بفروشد!
و حال، آیا با شرایط کشور، نباید متنّبه شده باشیم که امور پر از گره ایران عزیز را کوتولههای سیاسی و اقتصادی قادر به مدیریت نیستند و باید «مهمت شیمشک» ها را بر مسند امور نشاند و «حفیضه ارکان» هارا به وطن بازگرداند.