به قلم سردبیر – بیمقدمه!
- شناسه خبر: 6297
- تاریخ و زمان ارسال: 23 خرداد 1402 ساعت 2:56

لابد اهل نظر میدانند که عرف و سنتها، منطقهای ما را میسازند و زیربنای قوانین مدوّناند و بههمین علّت گفتهاند که در جنگ با سنّتها هیچ صاحب قدرتی هم پیروز نبوده است؛ نمونهی احترام به عرفهای جامعه و سنّتهای اجتماعی، رفتار و عملکرد رسول مکرم (ص) است که جهت حفظ و احترام به سنّتها، قالبها را نگهداشت امّا محتوا را عوض کرد که یک نمونهاش، سنّت بردهداری در نظام جاهلی عرب بود و…
امّا اینکه میگویند قدیمیها گفتهاند، منظور این است که حاصل تجارب و عبرتآموزی نیاکان ما، از حکایتی به قول ادیبان بهسبب «ایجاز لفظ، استواری و اصابت معنی، حسن تشبیه و جودت کنایه» یک جملهی کوتاه اندیشمندانه مانده است که به آن، «مثل» میگویند. آنچنان که استاد همایی فرمودهاند: هر ملتّی که مثلهای حکیمانهی بیشتری دارد، از حیث مدنیّت، والاتر و مترقّی تر است و فصاحت و بلاغت او عالیتر.
ازجملهی این مثلها، «اوّل چاه را بکن، سپس منار را بدزد» و یا صورت اسلامیتر آن: «اوّل سلمان شو، سپس مسلمان شو» است و موضوع سخن امروز نیز، تصمیمات و قولها و وعدههایی است که بیمقدمه و تمهید زیرساختها بر زبان رانده یا اتخاذ میشود درنتیجه عارضهی اجتماعی ایجاد میکند و مردم را نسبتبه کارآمدی تصمیمگیران، بیاعتماد میسازد که این بیاعتمادی، خود عاملی است جهت تنزل شأن دولت. که در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود ازجمله: اظهارنظر و خندهی تمسخرآمیز به دلار ۵ هزار تومانی، ساختوساز یک میلیون باب مسکن، ایجاد یک میلیون شغل (ایجاد شغلی که بهتصریح وزیر سابق کار و تعاون با یک میلیون تومان ممکن است)، غایت دولت انقلابی و مردمی جهت رسیدن به رشد ۸ درصدی اقتصادی با ۲۰۰ میلیارد دلاری که اگر حاصل شود آنهم دلاری که در یک میلیاردش ماندهایم و داشتههای صندوق توسعه را هم که به عنایت خاص، پیش خور کردهایم!حال اگر نیست چرا اقدام به برداشتن چنین سنگ بزرگی میکنیم که بر سر ما آوار شود؟ و از این نمونهها و بسیارها که مثنوی ۷۰ من کاغذ شود، اتخاذ تصمیم اجرایی کردن ساعات اداری به ۶ صبح است بدون آنکه به نیاز اولیهی کارمندان و عوامل اجرایی حتّی در تأمین نان صبح فکری شده باشد و به نانواییها تکلیف شود که پخت نان را راس ساعت ۵ صبح آغاز کنند. این عمل و دستور و مقدمه که محتاج فکر پیچیدهای نبود که از هر سری بیرون نیاید. شورای آرد و نان استان با صلاحدید و امر استاندار و فرماندار میتوانست نانواییها را ملزم به این خدمت معقول نماید. اینکه نمیشود پخت نانواییها بعداز ساعت ۶ صبح باشد و کارکنان دولت و نهادها و سازمانهای دولتی بدون صبحانه و برآوردن نیازهای خانواده در محّل کار خود حاضر باشند. وانگهی ادارات و دستگاههایی هستند که جهت مراجعهی ارباب رجوع، تعیین وقت کردهاند، بههمین علت است که قوّهی قضاییه و شوراهای حلّ اختلاف در روزهای نخست نتوانستند- نه آنکه نخواستند- تبعیّت کنند و روال سابق را ادامه دادند که این خود، عاملی است در ناهماهنگی امور و سردرگمی مراجعهکننده. ازسوی دیگر، موضوع برنامههای فرزندان در دوران فراغت تابستانی است که در ساعات مشخص و طبق برنامهریزیهای خانواده باید روانهی مراکز تعیین شده، بشوند و بیفزایید دیرخیزی مردمی که اکنون محاسن سحرخیزی را وانهادهاند؛ بههمین دلیل اگر آماری گرفته شود در ساعت ۶ و ۷ صبح، ادارات، کمترین مراجعهکننده را خواهند داشت و مراجعه به نزدیکیهای پایان کار اداری موکول میشود، تراکمی که خود عامل وقفه در جریان کار اداری است و نارضایتی اربابرجوع!
درحالیکه دولت موسوم به مردمی باید به خواستها و حساسیّتهای موکلان خود احترام بگذارد حداقل اینکه از کارمندان خود جهت هماهنگی نظرخواهی میکرد و نیز از دست زدن و عقب کشیدن ساعت در نیمهی دوم سال که تجارب دنیای توسعهیافته و امری معقول و منطقی است و مجلس نمیبایست در حذف آن مصوّبه به تصویب میرساند. تجاربی که پیروی از آن شرط عقل بود و همان صرفهجویی انرژی را میتوانستیم در بازار و در سطح جامعه انتظار داشته باشیم.
و ایکاش، روزی برسد که از آزمونوخطا و بدون وجود زیرساختهای لازم، دستبرداریم و بیمقدمه، مبادرت به اجرای امری نکنیم که هم جامعه متضّرر شود و هم سابقهای بد و پرعارضه از ما بر جای بماند.