انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری و آزمونی دیگر/ دکتر احمد همتی

انتخابات گوناگون در هر کشور صحنه آزمون حاکمیت و مردم می‌باشد و در واقع عیار توسعه و فرهنگ هر جامعه‌ای از نحوه برگزاری انتخابات مشخص می گرددو این موضوع در مورد کشورما نیز صدق می‌کند و در وهله اول نهادهای حاکمیتی و مسئول برگزاری انتخابات و در مرحله دوم مردم ما می‌توانند در این رابطه نقش آفرینی نمایند و جلوه‌های مثبت یا منفی انتخابات را به نمایش گذارند.ب
در بین نهادهای مرتبط با انتخابات ،شورای نگهبان نقش اصلی را در روند برگزاری انتخابات داشته و سطح و وزن آن را تعیین می‌نماید و بالطبع از این طریق روند آینده کشور ترسیم می‌گردد.
ارزیابی‌های اولیه که بخشی از آن در افکار عمومی جامعه منعکس می‌باشد نشان می‌دهد مسیری که طی ۴۵ سال اخیر شورای نگهبان پیموده نتایج منفی را برای کشور به وجود آورده و به تدریج با تنگ‌تر شدن حلقه تعیین صلاحیت‌ها و استفاده بی‌رویه از حربه نظارت استصوابی،
چرخش نخبگان جامعه جای خود را به چرخش افرادی خاص از جناحی خاص داده است که در بسیاری از موارد نه تنها کارایی و تاثیرگذاری مثبتی نداشته‌اند بلکه حتی با افکار و رفتار بسته یا منفعت طلبانه، منافع ملی و مسیر رشد و توسعه کشور را با چالش‌های جدی مواجه کرده‌اند.
در مصاحبه اخیر دبیر شورای نگهبان با یک خبرنگار حکومتی که بسیار کوتاه بود ایشان هرگونه فشار به شورانگهبان برای تعیین صلاحیت‌ها را رد کردند ولی برای روشن شدن موضوع پیشنهاد می‌شود نام برده مصاحبه‌ای با خبرنگاران آزاد و مستقل و با مدت زمان کافی و بدون سانسور داشته باشند تا بسیاری از حقایق روشن گردد و از طرفی بفرمایند چرا بند ۳۱ قانون انتخابات مبنی بر ارائه مستندات مربوط به رد صلاحیت را به داوطلبی که درخواست کرده است ارائه نمی‌دهند و یا اگر در موارد محدود و معدودی ارائه می‌شود به جای ارائه مستندات به کلی‌گویی بسنده می‌گردد که اغلب نه وجه حقوقی آن در نظر گرفته شده است و نه جنبه فقهی دارد و نکته دیگر اینکه در بسیاری از موارد به جای توجه به گزارشات منابع چهارگانه یا پنجگانه که در قانون تصریح شده است به گزارشات محلی بی‌پایه و اساس استناد می‌شود که منشأ و منبع اغلب آنها همان گروه‌های فشاری هستند که دبیر شورای نگهبان منکر آن هستند و یا شائبه رشوه گرفتن برای تایید صلاحیت که از طرف برخی داوطلبان و حتی نمایندگان مجلس مطرح شد و موجب دستگیری چندین نفر گردید به کجا انجامید و سرنوشت بازداشت شدگان چه شد و آنها چه کسانی بودند؟ آیا دبیر شورای نگهبان می‌تواند تعداد و ترکیب کارشناسان خود را که در تعیین صلاحیت‌ها نقش اساسی دارند و بسیاری از پرونده سازی‌ها مربوط به آنان است اعلام نماید و بگوید با چه رزومه‌ای و چه نهادهایی در آنجا مشغول به کار می‌باشند.
از سوی دیگر سخنگوی شورای نگهبان این شوری را از مهندسی انتخابات مبری می‌داند و می‌گوید رد صلاحیت‌ها ۱ تا ۲ درصد در مشارکت مردم در انتخابات تاثیر دارد که ایشان نیز لااقل به دو سوال باید پاسخ دهند.اولاً مبنای این سخن و این درصد از کجاست و چگونه محاسبه شده است و ثانیاً فرایندی که موجب حذف گزینه‌های مردم می‌گردد و مشارکت آنها را در انتخابات به پایین‌ترین سطح می‌رساند به طوری که در سه انتخابات اخیر کمترین نرخ مشارکت بعد از انقلاب را داشته‌ایم آیا در محاسبات شورای نگهبان و سخنگوی آن لحاظ گردیده است. آیا رد صلاحیت‌های گسترده از یک جناح خاص و تایید صلاحیت‌های بی‌چون و چرا از جناح دیگر که نتیجه آن ناامید کردن مردم از انتخابات است مهندسی آن محسوب نمی‌شود و یا تک کاندیدا و شبیه آن در انتخابات مجلس خبرگان مهندسی نیست؟
آیا شورای نگهبان به افکار عمومی و خواست و نظر مردم هم توجه دارد یا به دنبال تامین نظر افراد،جناح‌ها و نهادهای خاص می‌باشد . در هر صورت انتخابات پیش روی ریاست جمهوری صحنه آزمونی دیگراست تا شورای نگهبان و نهادهای مربوط نشان دهند تا چه اندازه به دنبال انتخابات عادلانه و قانونمند هستند وتاچه حد منافع ملی و آینده کشور را در نظر دارند و چقدراعتماد مردم ، مشارکت و نقش آنها برایشان مهم است.