چندگانگی ها عامل عقب افتادگی ماست/به قلم سردبیر
- شناسه خبر: 17770
- تاریخ و زمان ارسال: 11 آذر 1404 ساعت 12:18
لابد حکایت سفر پزشکیان به سازمان ملل را به خاطر می آورید که حرف و حدیث ها در افواه بین المللی این بود که مذاکره رؤسای ممالک با ایشان بی فایده است چون تصمیم گیر واقعی نیست و در این روزها نیز پرخاش ” ژوزف عون” رئیس جمهوری لبنان را با لاریجانی ، در فضای مجازی دیده اید و بیفزایید بی اعتنایی وزیر امور خارجه ی لبنان را همان کشور کوچکی که لقمه از دهان مان برگرفتیم و در دهان آنها گذاشتیم. ساختیم اما به ویرانه ی خودمان نیندیشیدیم و صدها نمونه ی این ، چرا؟ برای اینکه می گوییم : « ید واحده » اما نه اعتقادی بدان داریم و نه عمل ما منطبق این نظر است. می دانید علت چیست؟ برای اینکه موازی کاری و تعدد قدرت یعنی قدرت در قدرت، علی رغم صراحت قانون ، روال کار ما شده است. گله مندی وزیر امور خارجه ی لبنان از اظهار نظر ولایتی بود که اعتبار وزیر امور خارجه ی ما را به زیر سوال آورد. چون کمال خرازی، نظری می دهد، ولایتی به راه خود می رود و لاریجانی هم هست و در کنارشان باور داریم یا نداریم عراقچی هم وزیر امور خارجه است. از این سو، سخنگوی دولت، خبری می دهد و از آن سو سخنگوی وزیر امور خارجه نقض می کند و با چنین رویکردهایی ادامه دهیم . و از این سو ، بعد از گذشت بیش از پانزده ماه از روی کار آمدن دولت چهاردهم، جناب دکتر عارف ، معاون اول رئیس جمهوری تاکید اکید دارند : آنان که مطیع مشی دولت نیستند باید کنار بروند ! عنایت بفرمایید این ملایمت تعبیر را و آن هم نه کنارشان بگذاریم بلکه باید کنار بروند و نکته ی عجیب همین جاست چون این ها که به سیاست وفاق آمده اند ، بدیهی است که کنار رفتن شان به این آسانی ها نیست پس، این می شود دو گانگی، بلکه چندگانگی در امور مدیریت ، یعنی قدرت در قدرت ؛ یعنی ، دولت در دولت ! متاسفانه در زمینه های دیگر هم اوضاع بدین منوال است و هر کس برای خود می تابد و می خواهد نظریه اش، کاربردی شود. به خاطر دارند در بیراه بردن افکار عمومی هم مثل عمل گرایی ما آن وحدت رویه ی علمی نیست به عنوان مثال ، آنها که سیاست بین المللی را دنبال می کنند به خاطر دارند به اینکه یکی از نظریه پردازان روابط بین الملل ما، آمدن ترامپ را در دوره ی مجدد به نفع ایران تلقی می کرد و البته دیدیم که چه نفعی نصیب ماشد چرا؟ چون ادعا و شناخت، دو مقوله ی جداست و معلوم بود و هست که ما نه جامعه ی آمریکا را می شناسیم و نه برنامه نویسان پشت پرده ی آنان را و نه قدرت اجرایی و توان آنها را، یعنی همان اشتباهی را مرتکب می شویم که جمع امیران در حضور فتحعلی شاه قاجار از به توبره کشیدن خاک روسیه می گفتند و اهل دین نیز با صفای باطن خود ، برتری مسلمانها را بر کفر، به عین می دیدند و نهایت دیدیم که چگونه دستمان را از دریایی سیاه و ۴۲ شهر کوتاه کردند و استانهای شمال شرقی ما هم به بی سیاستی و چند گانگی و بی تدبیری ما از ایران جدا شدند تا آنجا که امروز معلوم نیست که آیا با این پیچیدگی ها سرانجام می توانیم از باریکه ی “زنگه زور” خودمان را به مقصد برسانیم یا خیر؟
از طرفی ، از جمله در همین سخنان اخیر رهبری که مبنی بر حمایت صریح بر دولت پزشکیان است ، زمزمه ها ی چند گانگی به وضوح به گوش و از قضا ، اولین کسانی که در عرض می ایستند و عرض اندام می کنند تندرو های مدعیان ذوب در ولایت اند که آنی مقام معظم از زبانشان نمی افتد. و حال باید پرسید اگر این دوگانگی ها نفاق نیست پس چه نامی باید بر آن اطلاق نمود و عجیب اینکه هنوز هم باور نداریم که نفوذ دشمن از همین دوگانگی ها، ناهماهنگی ها و خنثی کردن نظر و نفی یکدیگر بوده است . عارضه ای که دنیا نیک دریافته و از ضعف ما سودمی برد اما ما پیش خود پهلوان سیاست ومدیریت دورانیم ! و جای بسی تاسف است که هم نظام ما و هم حاکمیت و حکومت ما ، هنوز نتوانسته است که منافذ حضور چندگانگی ها را که فرصت آفرین برای جولان و نفوذ بیگانه است ببندد و شگفت آمیزتر آن که بدین وسیله می خواهد به هدف برسد.
حاصل کلام آن که همه ی ناکامی ها و عقب افتادگی ها ی از یک پارچه نبودن مشی حکومتی و حاکمیتی است که نه می توان نام استبداد را بر آن اطلاق نمود و نه حکومت مردمی را ، چرا که افراد در جای خود نیستند و تا این بیماری درمان نشود نه ۱۴۰۴ که می بایست اول منطقه می شدیم بلکه احتمال اینکه حتی خیال آن را در سر بپرورانیم بسیار بعید است نگاهی به دولتهای گذشته نشان می دهد که چگونه با رویکرد عدم وفاق با سیاست منحط خالص سازی و خنثی سازی اقدامات یکدیگر به سیر قهقرایی گرفتار آمده ایم نه پیش به سوی توسعه یافتگی ۱۴۰۴ و اول منطقه .








