مردم، یعنی همه افراد جامعه/ غلامرضا قدس
- شناسه خبر: 16380
- تاریخ و زمان ارسال: 20 بهمن 1403 ساعت 12:08

تلخ است اما واقعیت دارد که ما با کاهش شدید سطح سیاست ورزی مواجهیم، متاسفانه سطحی نگری در میان کسانی که اصطلاحاً قشر نخبه جامعه شمرده می شوند از عامه مردم هم بیشتر است.گاه شاهد بازی ها و گروکشی ها و رفتارهایی هستیم که در کوچه و خیابان هم کمتر مشابه آن ها را می شود دید. حرف هایی می شنویم و توئیت هایی می خوانیم که ناشنیده و ناخوانده ماندن شان هزار بار مفید تراست، دعواهایی می بینیم که با ادعای حضرات ۱۸۰ درجه تفاوت دارند. مردم عادی اگر وارد دعوا بشوند کار به کتک کاری هم برسد – یا به میانجیگری به آشتی می رسند یا به حکم محکمه به صلح . اما ارباب سیاست نه در دعوا که از مسیر رقابت به دشمنی می رسند. شعاع این هم به روابط خودشان خلاصه نمی شود که همه ی جغرافیای وطن را تحت تأثیر زخمی که می خواهند به هم زنند قرار می دهد. موج سازی رسانه ای و به ویژه مجازی شان روح و روان جامعه را هدف گرفته است. اقلیتی پُرصدا و پُر مدعا هستند که عرصه را بر اکثریت تنگ می کنند. نابرادرانی که به طلب ارث و میراث نداشته- وارثان حقیقی را می خواهند از میدان به در کنند. دو نفر و نصفی دور هم جمع می شوند و از روی گوشی- دستور داده شده را شعار می کنند و به اسم « مردم» صدا در گلو می اندازند و دستور انهدام می دهند. انگار هزینه هایی تحمیل کرده اند کم است که باز می خواهند بار،بر دوش کشور بگذارند. این در حالی است که مردم، یعنی اکثریت آحاد جامعه . البته در صد این اکثریت هر قدر بالاتر باشد، پشتوانه مردمی حکومت بیشتر و قوی تر خواهد بود وقتی در فروردین سال ۱۳۵۸ همه پرسی تغییر نظام سیاسی کشور برگزار شد مردم با ۹۸,۲ درصد به جمهوری اسلامی رای دادند. این یعنی پشتوانه ی آهنین حکمرانی. این که عده ی قلیلی در فلان شهر یا فلان خیابان جمع شوند و خود را نماد انقلاب و اسلام معرفی کنند و هر چه می خواهند بگویند و برای خود این حق را قایل باشند که خواسته آنها باید اجرا شود، این کارنه تنها یک حرکت مردمی نیست بلکه درست در جهت خلاف خواست و مصلحت مردم و در تضاد با منافع ملی است منافع ملی را همیشه خرد جمعی تشخیص می دهد و تعیین می کند نه تعداد محدودی از افراد که خود را با اسلام و انقلاب و ملت مساوی می پندارند و حاضر نیستند به قانون و اراده اکثریت احترام بگذارند. توجه به مردم به معنای تکیه به مردم است که برای حکومت پشتوانه مستحکم مردمی را به ارمغان می آورد. فقط حکمرانانی که از پشتوانه قوی مردمی برخوردار باشند می توانند مستقل عمل کنند و با بر خورداری از این پشتوانه با بلوک غرب و شرق و تمام قدرت های مطرح جهانی تعامل داشته باشند بی آن که به آنها وابسته شوند. تامین منابع ملی ، حفاظت از آزادی و استقلالی – توسعه و پیشرفت همه جانبه برخورداری از استقلال سالم و دسترسی به امنیت پایدار را با در اختیار داشتن پشتوانه مستحکم مردمی است که میتوان به دست آورد. آن هم به دست نمی آید مگر با مدارا و نگاه یکسان به همه مردم – حفظ حقوق شهروندی، بهبود بخشیدن به وضعیت اقتصادی و معیشتی آنان و برآوردن خواست ها و درخواست های مشروع آنهاست. قطعاً برخورداری از قدرت دفاعی برای هر کشوری از اوجب واجبات است اما قدرت دفاعی بدون پشتوانه مردمی فاقد ارزش است و کار آئی نخواهد داشت. نمونه های زیادی از حکمرانی ها را در همین عصر حاضر به عینه دیده ایم که قدرت نظامی بالایی داشتند ولی به دلیل عدم پشتوانه مردمی نتوانستند از آن برای حفظ بقای خود استفاده کنند و فرو پاشیدند و به قهقرا رفتند. اتحاد جماهیر شوروی در شمال ایران – حزب بعث تا به دندان مسلح عراق و رژیم صدام در جنوب غرب ایران و رژیم اسد در سوریه و… نمونه های بارزی هستند که علیرغم برخورداری از حداکثر امکانات نظامی و تسلیحاتی به دلیل این که از پشتوانه مردمی محروم بودند به سرعت برق و باد از هم پاشیدند. از تاریخ می توان درسهای خوبی آموخت بسیاری از ما یا تاریخ را نمی خوانیم و یا اگر می خوانیم درس نمی گیریم. همین است که بارها کار ما از بی تدبیری به مشکل بر می خورد اما باز هم مایل نیستیم از برنامه های بدون نتیجه دست برداریم. اکنون با واقعیت ضرورت تکیه کردن حکمرانی بر مردم به عنوان یک اصل انکار ناپذیر مواجه هستیم . باید به این سئوال بسیار مهم جواب بدهیم که منظور از “مردم” چیست؟ اهمیت این سئوال و ضرورت دانستن جواب آن در این است که گاهی متولیان امر درباره مصداق مردم دچار اشتباه می شوند. آنها به مجرد این که اقلیتی از جمعیت کشور برای شان کف بزنند یا زنده باد بگویند و شعارهای مطلوب شان را بدهند تصور می کنند از پشتیبانی مردم برخوردارند. این یک اشتباه بزرگ راهبردی است که برای حکمرانی بسیار خطر آفرین است. در همین ایران خودمان دیدیم که در انتخابات مجلس دوازدهم افرادی از شهرستانهای با جمعیت های صدها هزار نفری و گاهی میلیونی – فقط با ۸ یا ۹ هزار رأی به مجلس راه پیدا کردند.
این افراد را نمی توان نماینده واقعی و اکثریت مردم آن شهرستان دانست. نماینده کسی است که حداقل بیش از ۵۰ درصد آراء مردم حوزه انتخابیه خود را داشته باشد. به همین دلیل است که وقتی همین مجلس برخی از قوانین را تصویب می کند مورد قبول و پسند افکار عمومی قرار نمی گیرد. این از عوارض منفی عدم برخورداری از پشتوانه مردمی است، عارضه ای که از تعریف نادرست عنوان «مردم»ناشی شده است مردم یعنی همه ی مردم نه تعداد کمی از افراد متوهم و تمامیت خواه.