محمد همتی- مردی از تبار صداقت و سیاست
- شناسه خبر: 13899
- تاریخ و زمان ارسال: 23 بهمن 1402 ساعت 11:07
دکتر محمدرضا خباز ، زاده ی ۲۸ تیر سال ۱۳۳۳ کاشمر و در گذشته ی ۲۰ بهمن سال ۱۴۰۲ کاشمر به نام باستانی کِشمر به معنای آغوش مادراست و چنین شد که مادری آغوش گشود و این مردِ، مرد را با خود بُرد. خباز سیاستمداری اصلاح طلب و عضو حزب اعتماد ملی بود. دارای دکترای علوم سیاسی فوق لیسانس علوم سیاسی و لیسانس ادبیات عرب و کتابهایی را نیز به رشته تالیف درآورده است. از جمله سیاست از دیدگاه شهید مطهری و کتاب مردسالاری دینی. وی در سال ۱۳۸۸ از کاندیدای حزبش مهدی کروبی حمایت کرد و در انتخابات سال ۱۳۹۲ ابتدا از نامزد احتمالی آیت اله هاشمی رفسنجانی وپس از رد صلاحیتش ، از حامیان ریاست جمهوری حسن روحانی شد. خباز چهار دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بود و در دوران حیاتش مسئولیتهای متعددی از جمله معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور ایران شد. وی هفدهم استاندار در دولت یازدهم حسن روحانی در استان سمنان و نهمین استاندار خراسان شمالی در دولت دوازدهم بود. خباز کار خود را با معلمی آغاز کرد و مدتی رئیس آموزش و پرورش شد. معلمی در مناطق سرد فیروزکوه تا از کوههای بلندش ایستادگی، مقاومت و صداقت بیاموزد و چنین شد که در دوران مسئولیتش هیچگاه حقیقت را فدای مصلحت نکرد و از حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی ملت ، دفاع کرد. خباز در اعتراض به رد صلاحیت گسترده کاندیداها در شورای شهر سال ۱۴۰۰ نامه ای خطاب به هیئت نظارت مرکزی مرقوم داشتند که در پایان اعتراضیه خود این شعر فردوسی بزرگ را آورده بودند که: ز روز گذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن بترس از خدا و میازار کس ره رستگاری همین است و بس این مرد سیاست در فرازی از آخرین مصاحبه خود میگوید: سالهاست که بین دعوت مردم به انتخابات و رفتار برخی مسئولین یک تضاد قابل مشاهده نمایان است از یک طرف مردم را به حضور در انتخابات دعوت میکنند و از طرفی رفتارهای هیاتهای اجرایی و نظارت نسبت به گذشته سختگیرانهتر شده است. مسئولین هم نشان دادند که برایشان انتخابات حداکثری اهمیتی ندارد. زنده یاد خباز می گوید: « در سمنان که استاندار بودم نزدیک انتخابات که شد گزارشاتی از دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی به ما میدادند. یکی از گزارشات تعجب برانگیز بود ! آقایی که خود را سردار می نامید در یکی از روستای استان در سالگرد شهدا به جای اینکه مردم را برای حضور در انتخابات تشویق کند گفته بود: « این منافقین جدید درصدد انتخابات حداکثری هستند» بعدها اینها گفتند که ما به دنبال انتخابات حداکثری نیستیم به دنبال انتخابات اطمینانزا هستیم! اطمینانزا یعنی آنهایی که مد نظر ما هستند رای بیاورند»! برخی میگویند باید به قانون تمکین کرد والا در صف براندازان قرار میگیرید! در طول تاریخ از حمورابی تاکنون مستبدان قوانینی را مینو شتند که فراگیر نبوده و عدهای از خواص را شامل میشد، در ادوار مختلف تاریخی همه دیکتاتورها نیز قانون داشتند و این قانون و منافع عامه را تامین نمیکرد آیا اعتراض، شورش و نافرمانی مدنی و انقلاب محصول چنین قوانینی نبود؟ خباز روزی به من میگفت: «برخی فرماندهان نظامی استان و یکی از علمای تراز اول به نزدم آمدندتا برخی کاندیدهای شورای شهر راپیگیری و رد صلاحیت آنها را بگیرم چرا که علی رغم تایید مراجع قانونی باب میل آنان نبودند! من به خداوند و وجدانم سوگند یاد کردم که از حقوق ملت و عدالت دفاع کنم اگرچه ممکن است به قیمت پایان ماموریتم در استان تمام شود و چنین هم شد». این مرد سیاست و دیانت میگفت: وقتی در دوره دهم مجلس دکتر احمد همتی از جانب ملت برگزیده شد، عدهای را خوش نیامد و درصدد بازشماری آرای برخی صندوقها بودند علی رغم خستگی به آنها گفتم اگر ابهامی دارید من صندلی میگذارم و تاصبح کنارتان مینشینم تا شاهد این بازشماری بوده و از حقوق ملت صیانت کنم. زمانی به دکتر خباز از شکنجه احتمالی در زندانها و اتهام زنیهای برخی پروا پیشگان مقدس نما گفتم ایشان در شورای تامین که برخی اعضای اصلی حضور داشتند مرا دعوت و اعلام کرد: وقتی میشنوم که در جمهوری اسلامی به فردی ستم میشود و یا شکنجهای در کار است قلبم درد میگیرد و به خدا پناه میبرم! به گفته عطار نیشابوری گر مرد راه عشقی ، ره پیش بر به مردی ورنه به خانه بنشین، چه مرد این نبردی ؟خباز در دوره ی دوازدهم مجلس ثبت نام کرد و با استناد بند ۲ ماده ۳۱ به دلیل عدم التزام به نظام جمهوری اسلامی رد صلاحیت شد، روزگار غریبی است و به راستی انقلاب فرزندان خود را میخورد ! مردی که تمام فکرش و گوشت و پوست و استخوانش سربلندی ایران و حقوق ملت بود این گونه کنار زده میشود! وی در آخرین مصاحبه خود از رد صلاحیتش میگوید «اگر نظامیان در جایگاه سیاستمداران قرار گیرند نتیجه میشود اینکه نگاهشان به زیر مجموعه، ملت، نگاه پادگانی خواهد بود. امام بر این اساس در وصیتنامه سیاسی و الهی خود نظامیان را از دخالت در سیاست بر حذر داشتند.» یادش را که هیچ گاه اخلاق را قربانی سیاست نکرد گرامی می داریم. باشد تا از این فراز و فرودهای سیاستگران عبرت گیریم.







