شرحی از یک زندگی هنری محمد حسن جواهری سمنان
- شناسه خبر: 3157
- تاریخ و زمان ارسال: 29 دی 1401 ساعت 1:31
شرحی از یک زندگی هنری محمد حسن جواهری سمنان
محمدحسن جواهری فرزند قدرتالله و کوکب متولد ۱۳۳۴ خورشیدی سمنان است. که بر اثر علاقهی وافر به سینما در کلاسهای پنجم و ششم دبستان با تهیه کردن دوربینی که ۱۲ فِرِم عکس میگرفت به عکاسی آثار تاریخی میپردازد و با ساخت جعبه کوچک سینمایی را طراحی میکند و دوستان محل را با قیمت یک قران به دیدن عکسهای خود دعوت کرده و در اطاقی تاریک علاقهمندی خود را به هنر بروز میدهد. در کلاس هفتم، با گشایش کتابخانه کودک با دوستان هنرمندی همچون مجید درخشانی (تارنواز کنونی ایران)، احمد امین نظر (نقاش سورئال کنونی)، محمدعلی بنیاسدی (تصویرگر کتاب کودک ایران)، محمدعلی بهبودی (بازیگر تئاتر در آلمان)، و بسیاری دیگر آشنا میشود و نخست به نگارگری ایرانی (مینیاتور) روی میآورد و در فرمانداری کل سمنان به مقام برتر نایل میآید و در همان سال بههمراه مجید درخشانی و احمد امین نظر و محمدعلی بهبودی نمایش «داش آگل» اثر زنده یاد صادق هدایت را در حیاط دبستان مهران به اجرا درمیآورد.
همزمان داستان داش آگل را به شکل فتورمان با بازی محمدعلی بهبودی و مجید درخشانی و احمد امین نظر در زورخانهی قدیمی» میدان «،میدان دکتر شریعتی فعلی بازی و عکسهای آنرا بر دیوار کتابخانه کودک نصب کرده و داستان را تشریح میکنند.
محمدحسن جواهری در سال ۱۳۵۱ با استاد رحیم موسوی طرح دوستی میاندازد و در هنرستان صنعتی سمنان با نوشتن نمایش (وعده در آشپزخانه) به کارگردانی زندهیاد میرزا آقا یغمایی در سالن فرهنگ دبیرستان پهلوی سابق به اجرا درمیآورند و سپس در سال ۱۳۵۳ با گشایش ادارهی فرهنگ و هنر سمنان و گسیل کردن استاد محمود عطار کارشناس نمایش به این اداره، بههمراه گروه نمایش «وعده در آشپزخانه» دعوت به کار نمایش در اداره میشوند و نمایش «ریل یا سفر» اثر محمود دولتآبادی را در تالار فرهنگ و سپس در سینما فرهنگ واقع در میدان منوچهری به مدت یک هفته اجرا میکنند. این نمایش میتوان گفت کلاسیکترین نمایش در سطح استان است که بر پایه علم حرکت و بیان شکل گرفت. استاد محمود عطار که دانشآموختهی نمایش از دانشگاه تهران بود و تأثیر بسزایی در هنر نمایش استان میگذارد که در سالهای بعد نمایشهای «بامها و زیر بامها»، «بهترین بابای دنیا- چوبدستهای ورزیل، اثر زنده یاد غلامحسین ساعدی، نمایش «معدنچیان» نوشته جو کوری، «آندورا» اثر ماکس فریش و تار نوشته خود را اجرا کرده در سال ۱۳۵۴ به جشنوارهی منطقهای همدان میبرد. علاقهی او به ماکتسازی بسیار بوده بهطوریکه در سال ۱۳۵۳ با ساخت ماکت دروازهی ارگ سمنان در کتابخانهی کودک از سوی فرح دیبا بههمراهی مجید درخشانی ماهانه ۱۰۰۰ تومان جایزه میگیرد.
محمدحسن جواهری در سال ۱۳۵۵ به خدمت اجباری رفته و تا سال ۱۳۵۷ از بازیگری دور میشود. وی که از سال ۱۳۵۲ در کتابخانههای کودک سمنان، دامغان، فیروزکوه و سنگسر بهعنوان مربی نقاشی خدمت میکرده در سال ۱۳۵۸ از سوی استاد بهروز غریب پور مسئول نمایش کانون پرورش به سمنان و سنگسر گسیل میشود تا نمایش عروسکی را پایهریزی کند، دیری نمیانجامد که قرارداد او را بر اثر یورش عواملی لغو میکنند و او دورهی فترت هنری خویش را آغاز میکند و سر به بیابان میگذارد و اجباراً به شغلی دست می یازد که با علاقهمندی او ۱۸۰ درجه متفاوت است.
ناگفته نماند که در سال ۱۳۴۹-۵۰ آشنایی او با علی معلم دامغانی و گرامی یاد عباس معارف و همکاری او در روزنامههای دیواری و دبیرستان پهلوی سابق با آنان افق روشن دیگری در زندگی هنری او آغاز میشود بهطوریکه نخستین حرکت های تخیلی شعری او پدیدار شده که این پرورش ذهنی در اجرای نمایش به کمک او آمده است. این دوستی تا سال ۱۳۵۸ ادامه مییابد و پساز انقلاب با دو سویه شدنشان کمرنگ میشود.
از دیگر رخدادهای هنری که در زندگی او شکل گرفت آشنایی با استاد نصرت الله نوحیان، طنزپرداز و شاعر محلی سرای سمنانی و استاد محمد احمد پناهی سمنانی پژوهندهی فرهنگ عامه بوده در این پیوند دوستانه، شعر محلی سمنانی و پژوهش در فرهنگ عامهی سمنان به سراغ او آمده و منجر به گردآوری فرهنگ واژگانی زبان سمنانی با همکاری روانشاد استاد پرویز پژم شریعتی و شعر نو و شعر کودکان سمنانی میگردد که ره آورد آن هشت دفتر شعر و پژوهش در این زبان میشود. موازی با این حرکتهای فرهنگی و هنری بازیگری در نمایشهای به زبان سمنانی هم در دستور کار او قرار میگیرد و نمایشهای «شاخلوس»، «شب سیاه گاوسیاه»، «دوبدل» نوشته و کارگردانی استاد رحیم موسوی و «بازرس» اثر نیکولای گوگول را به روی صحنه میرود.
محمدحسن جواهری موازی با هنر نمایش و ادبیات، نقاشی را از دست نمیداد و پیوسته براثر تأثیرات انقلاب دست به تابلوهای شهید و تشییع جنازهی شهدا و جنگ و سوژههایی از این دست میزد. مسلح شدن به چند هنر در زندگی نمایشی او تأثیر بسزایی میگذارد بویژه شعر که چند دفتر شعر پارسی دستاورد آن میشود.
از خویشکاریهای او اجرای نمایش عروسکی جوجههای آخر پاییز میتواند بود که نوشته و کارگردانی کرده و در نخستین جشنوارهی بینالمللی عروسکی تهران در روز گشایش جشنواره با پیشنهاد استاد محمود عطار مسئول نمایش استانهای کشور در سال ۱۳۶۷ به اجرا درآورده و از سوی مدیر عروسکی آسیا و اقیانوسیه دو عروسک هندی و لوح تقدیر هدیه گرفته است و در پی آن گونههای دیگری از حرکت عروسکی را در نمایشهای» این منم طاووس»، نوشته استاد اسماعیل همتی، «شش جوجه کلاغ و یک روباه»، اثر استاد بهروز غریبپور، «بهار بود و بهار بود»،کلاغ و روباه، پهلوان صمد میر قدیمی نوشته اکبر تقی نژاد و آرش شواتیر، با برگردان نمایشی خودش استفاده کردهاست ولی در اثر ممیزی در جشنواره بینالمللی عروسکی تهران برای همیشه به دیگران واگذار میکند و به آثار ماندگار میپردازد.
محمدحسن جواهری تاکنون ۴۶ نمایش را بازیگری کرده از جمله:
کالیگولا اثر آلبرکامو، بانوی سالخورده اثر دونمات، گالیله نوشتهی چخوف، چمدانی برای سفر (بازیگر برتر جشنوارهی استانی) نوشتهی استاد رحیم موسوی، دشمن مردم اثر هنریک ایبسن و بسیاری دیگر وی در دههی نود دست به نوشتن طنزهای اجتماعی زده که برخی را به اجرا درآورده ازجمله مطب هموروئید، خیاط باشی، مطب زیبایی، لاشخورها، دفن امیرکبیر که هنوز به چاپ نرسیده است.
حاصل همکاری او با استاد مجید درخشانی ساخت سرود دانشگاه سمنان، سرود استان سمنان، سرود دانشگاه علوم پزشکی سمنان و سرود مؤسسه خیریهی راه آسمان است که تمامی رونمایی شدهاند و استفاده میگردند.
محمدحسن جواهری چندین سال است که عضو انجمن نویسندگان و تصویرگران کتاب کودک ایران است و چند کتاب کودک را تصویرگری کردهاست.
از خویشکاریهای دیگر او ساخت ساختمان فرهنگی هنری چهارطبقهای است که با فرزندان خویش آموزشگاه موسیقی ماهور، آموزشگاههای هنرهای تجسمی آذرخش و شورانگیز و دفتر خدمات تبلیغاتی را دایر کردهاست.
وی هماکنون مسئول هیئتمدیرهی شرکت تعاونی آفرینشهای هنری سمنان و مسئول آموزشگاه شورانگیز است و در شرایط بازنشستگی مشغول تولیدات فرهنگی و هنری میباشد. (۱۴۰۱)
(برگرفته از مصاحبه در مجلهی نمایش شماره ۲۵۳، نکوداشت محمدحسن جواهری)