“جای خالی فرهنگ در تفکر مسئولان “/ به قلم سر دبیر
- شناسه خبر: 16161
- تاریخ و زمان ارسال: 11 دی 1403 ساعت 12:32

این خالی بودن فرهنگ در تفکر مسئولان فقط استانی نیست چرا که فراتر از آن نیز شمول دارد و به مسئولان کشور هم برمی گردد . دلیل متقن هم عینیت شواهد موجود مسائل فرهنگی در کشور است. چرا؟ برای اینکه صدها هزار میلیارد تومان صرف فرهنگ و مذهب در بنیاد های رنگارنگ کشور می شود اما چون سوراخ دعا را گم کرده ایم و افراد در جای خود نیستند ، به جایی رسیده ایم که لایحه ی حجاب و عفاف با آن همه چالش در سطح کشور باید به اصل ۸۵ برود و تصویب شود آنگاه در عدم اجرای این قانون، شورای امنیت ملی در یک امر بی سابقه برای حفظ آرامش کشور و جلوگیری از نتایج شوم آن دخالت کند و علمای موافق و مخالف هم بینه بیاورند و رییس قوه ی اجرایی کشور نیز به صراحت اعلام کند که به علت حواشی و پیامدهای قطعی آن ، قادر به اجرای چنین مصوبه ای نیست. وااسفا ! برایند مجلسی که هزینه ی هر دقیقه اش برای مردم زیر و بالای خط فقرش بیش از یک میلیون تومان است . آیا این تصویب و چالش و پیامدهایش به غیر از خالی بودن جای فرهنگ در تفکر مسئولانی نیست که مدعی اند انقلاب ما، انقلاب فرهنگی است؟
نمونه ی محدود تر این عوارض را در استان خودمان بیاوریم، استانی که ادعا داریم یکی از استانهای امن کشور است اما اکنون می شود مشتی از خروار را مثال آورد تا تصویر کنه واقعیت ها پیش روی مسئولان استان به دیوار کوبیده شود.
و حال اصل ماجرا ، بدین بیان که در خبرهای هفته نقل شد که ٧٢٧ زندانی استان، شب چله را با خانواده گذراندند پس ، یعنی مابقی این سعادت را نیافتند و لابد عده ی زندانیان از آقا و بانو باید بسیار بیش از این شمار باشد آن هم در استانی که کمتر از ۸۰۰ هزار نفوس دارد ! و حال باید گفت که پس در نتایج مقوله ی فرهنگ در استانهای مسئله دار و نا ایمن چه می گذرد؟
و اما در مقام قیاس به نقل دو سند مستدل و متقن می پردازیم و هر دو هم قابل استناد است نخست به عنوان روزنامه ی اطلاعات در سال ۱۳۴۶ باز می گردیم که نوشت: «سمنان، سوئیس ایران» چون دادگاه های آن خلوت و زندانش فاقد زندانی است و تنها زندانی آن راننده ی غیر بومی است که به علت تصادم در محلات سمنان زندانی شده است و اما حالا در حدود ۶۰ سال بعد به جایی رسیده ایم که به لطف دستگاه قضا و عوامل حبس آن ، ۷۲۷ تن، شب چله را در کنار خانواده گذرانده اند! و اکنون بدین سبب
این مقایسه شد و نکته به میان آمد تا استاندارمحترم و فرمانداران عزیز اعم از مرکز استان و دیگر شهرهای اقماری بدانند در نخستین مقوله ای که باید برنامه ریزی نمایند و بدان حساس باشند مسائل فرهنگی است و فرهنگ عبارت از : دستاورد نجیبانه و مجموعه ای است از معارف و هنرهای یک قوم، آن هم فرهنگ و مدنیتی که در رفتار و پندار عالم تاثیر ماندگار خود را برجای گذاشته است. فرهنگی که به قول نخست وزیر معروف انگلستان «سر وینستون چرچیل» اگر بمیرد. رونق فرهنگ و مدنیت در جهان خواهد مرد.
بنابر این، جناب کولیوند و فرمانداران عزیز لازم است که از تمامی نهادهایی که در ذیل فرهنگ و مذهب فعالیت می کنند و پول فرهنگ می گیرند و مسئولیت مستقیم شرعی، حقوقی و عرفی دارند، مجدانه برنامه ی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بخواهید چون ملت دارد از کیسه ی خود، معیشت فرهنگی ومسئولیتی آنها را می پردازد و حق دارد تا دستاورد تاثیر گذار آن را در حال و آینده چشم به راه باشد و محق است که به عنوان صاحب کار عملکرد کارگزاران را ببیند و بشنود و نتایج آن را در زندگی خود و فرزندان خود لمس نماید.
لذا می طلبد که بیش از هرنشستی در قبال مقوله های دیگر، رسیدگی و برنامه ریزی و برنامه پذیری در عالم فرهنگ یک اولویت نهادینه شده و زیر بنایی تلقی شود چون وقتی فرهنگ و هنر متعالی و کمال پرور، سر لوحه ی امور باشد ، حکایت همان پیشگیری در تمامی امور اجتماعی را خواهد داشت که از صد درمان موثر تر و کم هزینه تر است