آمارهای مسئولان و آمار مردم/ مهین ملک زاده
- شناسه خبر: 17287
- تاریخ و زمان ارسال: 29 مرداد 1404 ساعت 10:52

آمارهای مسئولان و آمار مردم!
از شگفتی های زمانه ما این است که گاهی از جانب مسئولان،اخبار و آمارهایی ارائه می شود که هیچ سنخیتی با آن چه زیر پوست شهرها و روستاهای مان می گذرد ندارد؛ آمارهای اقتصادی و اجتماعی به گونهای غیرقابل باور و البته رندانه بیان می شوند که حیف مان می آید باور نکنیم. همه چیز و همه کس در دنیای مسئولان غرق در آرامش و رفاه مطلق بوده و آن چه در کوچه و خیابان می بینیم و می شنویم توهم و سیاه نمایی است!
البته که وقتی مسئول، پشت تریبون برود و با صدای رسا و اعتماد به نفس کاذب اعلام کند: همه چیز در امن و امان است و هیچ خللی در امور روزانه و معیشت مردم وارد نشده است،بنزین افزایش قیمت نخواهد داشت، نرخ برق مدیریت شده، قطعی برق و آب نخواهیم داشت، تورم تحت کنترل و قیمت مواد غذایی در حد قابل قبول است،ترکه و شلاق هیچ جلادی او را از خواب خرگوشی بیدار نخواهد کرد و چون تنها به محکمه قاضی رفته، پس راضی بر می گردد.
آمارها آنچنان خیالی و خوشبینانهاند که گویی ما در جهانی متفاوت از آنچه مسئولان زندگی می کنند،زندگی می کنیم.
اما واقعیت عریان تر از آن است که با ارائه اخبار و آمارهای ساختگی و خیال پردازانه مدیران و مسئولان کشور قابل انکار باشد؛ مگر می توان بیداد گرانی و انفجار تورم را کتمان کرد؟ خاموشیهای مکرر برق و خسارت به لوازم برقی مردم و تعطیلی کارگاه های برزگ و کوچک صنعتی و تولیدی را نادیده گرفت؟ سبد خرید روزانه ای که هر روز سبکتر میشود را ندید! و بیکاری و نرخ تورمی که نفسها را به شماره انداخته است،انکار کرد؟ این ها که برشمردیم کجای این آمارهای رسمی جای دارند؟
حالا دیگر به این باور رسیده ایم که این همه مشکل و معضل و چالش تنها در متن زندگی مردم جای دارند نه در اخبار، آمار و اسناد رسمی و دولتی!
شاید این تفاوت بین آمارهای دولتی و واقعیات ملموس و مشهود زندگی مردم، پاسخی است آشکار به این سوال که آیا اصلا مسئولان، مردم را می بینند و می شنوند؟
آنچه مدیران و مسئولان ما نمی بینند و اگر هم ببینند چشم بر آن بسته و انکارش می کنند مردمی هستند که هر روز در همین کشور با مشکلات خاموشی چند ساعته که مسئولان نابلد و ناکارآمد برای شان به بار آورده اند زندگی می کنند، با گرانی و تورم دست و پنجه نرم میکنند، برای بیکاری قشر تحصیل کرده افسوس می خورند و ده ها مسأله دیگر که در آمارهای رسمی، یا جایی ندارند، یا بسیار کم رنگ تر از آنچه هست، بازتاب می یابند.
با این حساب، به نظر میرسد که در کشور ما آمارها دو دستهاند: دستهای مخصوص تریبون های رسمی مدیران و مسئولان است که بزک شده و رنگ و لعاب دارند و دستهای دیگر هم در کوچهها، خیابان ها و خانههای مردم، بدون در بوق و کرنا کردن، واقعیت را به تصویر میکشند.
آنچه مسئولان محترم میگویند و آنچه مردم لمس میکنند، گاهی به اندازه یک کهکشان از هم فاصله دارد.
در چنین شرایطی آن مدیر و مسئول متوهم و بی کفایت با چه رویی از شکوفایی اقتصادی سخن به میان می آورد؟ و خاموشیهای برق و قطعی آب را «فرصتی برای استراحت خانوادهها» می داند؟ چنین برداشت ها و تعابیری شاید برای آرامش خاطر سیاستمداران ما کافی و لازم باشد، اما برای مردمی که مجبور هستند آمارهای غیر واقعی آنها را زندگی کنند تلخ و نمک بر زخم پاشیدن است.
آمارها، فارغ از خوش آیند و بدآیند عده ای همانند حقیقت باید صادقانه و بیپرده، انعکاسدهنده حال و روز واقعی جامعه باشند، و شاید بهتر باشد که مدیران و مسئولان خود را از صف مردم جدا نکرده و به آمارهای مردمی اعتماد کنند و در اعلام و بیان آن دچار لکنت نشوند،آمارهایی که به جای اعداد و ارقام، با طعم تلخ واقعیتهای روزمره همراه هستند و تنها راهنمای واقعی از وضعیت جامعه ما!